کودکان محروم از والدینشان معمولاً با یتیم خانه مارک گذاری می شوند. این بدان معناست که در جامعه آنها با ترحم و دلهره به چنین افرادی نگاه می کنند و باور نمی کنند که واقعاً می توانند به چیزی در زندگی دست یابند. شوخی ندارد - طبق آمار ، حدود 40٪ (!) از فارغ التحصیلان پرورشگاه در روسیه در یک مسیر جنایی قرار می گیرند. از طرف دیگر ، همه برخی از یتیم خانه ها را می شناسند که در آنها سعی می کنند بچه های کوچک را تقریباً با محبت و مراقبت مادرانه محاصره کنند.
مامان ، من می خواهم چه کار کنم؟
دلایل زیادی وجود دارد که باعث شود کودک در یتیم خانه به سرانجام برسد. بعضی از آنها پدر و مادرشان را کشتند ، بیشتر آنها به دلیل مستی یا سو abuse استفاده از حقوق والدین محروم شدند ، بعضی دیگر به سادگی رها شدند. وظیفه ایالتی که با درجات مختلفی از موفقیت کنار می آید ، حمایت مداوم ، اجتماعی شدن و آموزش این کودکان است.
خانه های کودکان ، مانند کودکستان ها و مدارس ، می تواند متفاوت باشد. بعضی از آنها واقعاً به زندان شباهت دارند - این امر هم اکنون به کادر آموزشی بستگی دارد. در بیشتر موارد ، پرستار بچه ها ، مربیان ، معلمان پرورشگاه واقعاً تمام تلاش خود را می کنند تا به این کودکان عشق و محبت ببخشند ، اما اگر قلب انسان به راحتی 30 ، 50 ، 100 کودک را در خود جای دهد ، پس وقت کافی برای همه کافی نیست. و به همین دلیل ، تربیت کودکان به نوار نقاله تبدیل می شود.
روانشناسان می گویند هر کودکی که توسط والدین رها شود ، هرچقدر هم که کوچک باشد ، قربانی آسیب روحی شدیدی است که دیگر قابل درمان نیست.
اینطور به نظر می رسد: تا 4 سالگی ، کودک در خانه کودک است ، جایی که او قبلاً دوستانی دارد ، جایی که به پرستار بچه ها و مربیان عادت می کند. سپس او را به یک پرورشگاه منتقل می کنند - و او مجبور است کودکان را دوباره بشناسد ، به نظم محلی و کادر آموزشی جدید عادت کند. غالباً پس از آن ، در سن 7 سالگی ، کودک وارد یک مدرسه شبانه روزی می شود ، جایی که می توان یک تقسیم بندی اضافی به کلاس های بزرگسالان و خردسالان ایجاد کرد. البته ، هر کودکی تقریباً همان مراحل معاشرت را طی می کند ، اما واقعیت این است که بعد از مهد کودک ، مدرسه ، دانشگاه ، او عصر به خانه مادرش می آید. و این کودکان جایی برای رفتن ندارند - و هر بار باید در چنین جوانی همه چیز را از نو شروع کنند. اما این فقط یک مشکل است.
مامان ، چطور زندگی می کنم؟
دیگر اینكه كودكان یتیم خانه ها در یك فضای محدود زندگی می كنند. از این نظر ، یتیم خانه ها واقعاً مانند زندان هستند - آنها قوانین خاص خود را دارند ، زندگی خاصی وجود دارد و پس از آن ، هنگامی که کودکان بزرگ می شوند و خود را در "جهان بزرگ" می یابند ، آنها به راحتی نمی دانند چگونه رفتار کنند. علاوه بر این ، طبق قانون ، کارگران پرورشگاه حق ندارند کودکان را مجبور به کار کنند ، از جمله ، کمک به آشپزخانه. و سپس فارغ التحصیل پرورشگاه ، پس از دریافت آپارتمان قانونی خود از ایالت ، نمی داند که چگونه آن را تمیز کند و چگونه برای خودش شام بپزد. تعداد کمی از افراد می دانند که چگونه زندگی خود را تأمین کنند. از این رو درصد زیادی از جنایتکاران.
10٪ از فارغ التحصیلان پرورشگاهها آموزش عالی می بینند و جایگاه شایسته ای در زندگی پیدا می کنند.
به همین دلیل است که اعتقاد بر این است که در همه م withoutسساتی که فرزندان فاقد والدین تربیت می شوند ، همیشه در یک خانواده - بومی ، پرورشی ، پرورش دهنده - بهتر از پرورشگاه است. یتیم خانه زندان نیست. اما او هرگز هیچکس را خوشحال نمی کند.