عاشق شدن یک قسمت طبیعی از بزرگ شدن است ، اما اغلب نوجوانان با این احساس تنها هستند و کاملاً از همه جدا هستند. حتی بدتر اینکه ، آنها سعی می کنند به جای اعتماد به بزرگسالان ، از همسالان خود مشاوره بگیرند. به نوبه خود ، این امر به تصمیمات عجولانه و اقدامات غیر منطقی کمک می کند. بنابراین ، چگونه می توانید به فرزندتان کمک کنید تا با احساسات خود کنار بیاید.
چگونه مرحله درست عاشق شدن را تشخیص دهیم
درک دقیق اینکه یک نوجوان در چه مرحله ای از عشق ورزیدن قرار دارد ، به والدین کمک می کند تا درد او را کاهش دهند و او را به واکنش مناسب تشویق کنیم. اولین عشق می تواند در هر سنی رخ دهد: از ابتدایی تا دبیرستان.
معمول ترین مراحل عشق نوجوانی عبارتند از:
- پرستش ، هنگامی که یک نوجوان شیئی را که برای آن احساسات شدیدی دارد ایده آل می کند.
- ولتاژ بالا ، هنگامی که کودک می خواهد سعی کند به هدف عشق خود نزدیک شود.
- عاشقانه ناجور ؛
- مرحله آخر - قطع روابط.
معمول ترین حالت این است که وقتی یک نوجوان متوجه می شود شی ای که در حال آرمان سازی آن است اصلاً تصور نمی کند که باشد. اگر این رابطه به دوستی تبدیل شود ، بعضی از کودکان به راحتی و به راحتی می توانند از این مرحله عبور کنند. دیگران ممکن است ماهها یا سالها خودشان را به خاطر اولین ضرر آزار دهند.
علاوه بر این ، این واقعیت را کاهش ندهید که عشق غیرقابل پاسخ می تواند نوجوان را به سمت اقدامات مخربی سوق دهد که می تواند عواقب جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد. بنابراین وظیفه والدین حمایت از فرزندشان در چنین دوره ای است.
پدران و فرزندان ، یا یک صحبت قلبی
برای یک نوجوان ، ابتدا عاشق شدن یک نقطه عطف در زندگی او است. او یاد می گیرد که خودش تصمیم جدی بگیرد و با احساساتش کنار بیاید. و پدر و مادری می توانند برای او دوست شوند ، که او را گوش می دهد ، تشویق و حمایت می کند ، با ظرافت چیزی را نصیحت می کند.
اگر واقعیت مغز نوجوان بیش از حد عقلانی و تکانشی و عاطفی را بخاطر بسپارید و درک کنید ، خیلی راحتتر قادر خواهید بود با هورمون عصبی در کودک بزرگتر خود کنار بیایید.
یافتن کلمات مناسب و مناسب برای کمک به کودک در احساس اعتماد به نفس و راحتی بیشتر می تواند چالش برانگیز باشد. در مورد موضوع عشق او چیز خوبی بگویید ، به عنوان مثال ، "من می توانم بفهمم که چرا او اینقدر جذب شما شده است". همچنین می توانید اینگونه بیان کنید: "او / او واقعاً بسیار زیبا / زیباست".
سعی کنید از فرزندتان بپرسید که چرا این شخص را دوست دارد؟ با او در مورد احساس و تفکر خود در مورد این وضعیت و در مورد موضوع عشق خود صحبت کنید. به این ترتیب می فهمید که واقعاً چه اتفاقی می افتد. به فرزند خود بگویید که عاشق شدن یک قسمت طبیعی از بزرگ شدن است ، سپس داستان اولین عشق خود را با او در میان بگذارید. به او بگویید که همه مردم احساسات مشابهی دارند ، هر کدام به روش خاص خودشان.
خیلی مهم است که به نوجوان خود احساس شرم و خجالت نکنید. بسیاری از والدین خود به سختی می توانند در مورد احساسات با فرزندان خود صحبت کنند و رفتاری مستبدانه و به شدت آشفته یا برعکس ، به نوعی ناجور از خود نشان دهند. متأسفانه ، با چنین رفتاری باعث شرم در کودک می شوند که می تواند باعث ایجاد عقده های جدی روانی در بزرگسال شود.
اگر پدر یا مادری دموکرات باشید ، با کودک خود کاملاً صمیمی و صمیمی باشید و همچنین توانایی رفتار با او را داشته باشید ، بهتر است.
اینکه به کودک خود بگویید چه چیزی را باید احساس کند یا نتواند احساس کند این یک اشتباه بسیار بزرگ است. کلمات "شما خیلی جوان هستید تا عاشق شوید یا عاشق شوید" - به احتمال زیاد نتیجه عکس مورد نظر را نشان می دهد و باعث پاسخ دفاعی می شود.
باید درک کنید که والدین حق ندارند بدون رضایت وی در فضای شخصی دخالت کنند.همانقدر که دوست دارید با فرزندتان خوب باشید ، نباید نظر و کنترل خود را بر او تحمیل کنید. این می تواند نوجوان را از خود دور کند و ممکن است از نظر احساسی از شما دور شود. بنابراین ، شما باید بسیار بسیار ظریف عمل کنید.