با هر روز جدید ، تعداد بیشتری از زوجین تصمیم می گیرند که در یک ازدواج مدنی ، بدون تشکیل خانواده ، بدون تعهدات زندگی کنند. بچه ها معتقدند که عروسی گام جبران ناپذیری در زندگی آنها است و آزادی را از آنها سلب می کند و تا حدی حق با آنهاست. دختران آرزو دارند جوان و مستقل بمانند و این بد نیست. اما اگر دو نفر با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند چه می کنید؟
بیشتر اوقات ، زنان رویای ازدواج و امنیت را در سر می پرورانند ، در حالی که مردان رویای آزادی و آینده را در سر می پرورانند. و عاشقان ، پیدا نکردن سازش ، متفرق می شوند ، گاهی اوقات تا آخر عمر از این تصمیم پشیمان می شوند.
خانواده چیست؟
خانواده یکی از مهمترین دستاوردهای زندگی یک شخص است. و وقتی هر دو این را درک می کنند خوب است. مدتی پس از عروسی ، مردم به یکدیگر عادت می کنند و به راحتی حمایت مداوم عادت می کنند. همسران وقت خود را اختصاص می دهند ، تصمیم می گیرند که کجا پول خرج کنند ، مسئولیت ها و تختخواب را تقسیم می کنند. گاهی حتی پس از تولد کودک نیز تغییری در رابطه ایجاد نمی شود.
بدترین چیز این است که زندگی خسته کننده می شود و خاکستری به یک امر عادی معمول تبدیل می شود. تمیز کردن آپارتمان یا فعالیت های مشترک ، پیاده روی و سرگرمی ها - همه چیز متوقف می شود و همان لذت را به همراه می آورد. دلیل ش چیه؟
"جغرافیای" مشکلات خانوادگی و همچنین "حساب" آن بسیار زیاد است. تنهایی با هم ، سه ، ده - بدون توجه به تعداد افراد اطراف ، منطقه زندگی مهم نیست ، گزینه های دشواری بی پایان هستند ، اما ریشه مشکلات همیشه یکسان است - ناتوانی در گفتن "ما". بی اعتمادی ، سرزنش های پنهان ، تلاش برای فریب و تقلب.
علل اختلاف
مسئله این است که کسی از روال کار خسته شده است ، و او می خواهد به چیزهای بیشتری در زندگی دست یابد. اما اعتراف به این مسئله ترسناک است و در حالی که گفتگوی محرمانه درباره توسعه به تعویق می افتد ، شریک زندگی به "وزنه" فزاینده ای سنگین تبدیل می شود که موجب آزار و اذیت حرکت رو به جلو می شود. اما آیا چنین است؟
از این گذشته ، برای کسی مهمترین چیز ثبات و عادات است - خوشبختی ، با رفاه و آسایش جایگزین می شود ، و منطقه را مملو از … توسعه؟ تغییر دادن؟ تغییر خصوصاً برای خانمها که معمولاً نسبت به مردان نسبت به فرزندانشان احساس مسئولیت می کنند بسیار ترسناک است.
یک تعریف شگفت انگیز از عشق نسبت داده شده به سنت اگزوپری وجود دارد: "دوست داشتن این نیست که به هم نگاه کنیم ، دوست داشتن یعنی اینکه در یک جهت با هم نگاه کنیم." لازم است حداقل به خاطر کودکان پیش بروید ، و فرصت های جدیدی را برای تحقق هر یک از رویاهای خود ایجاد کنید. اما ثبات همراه با راحتی نمی تواند همزمان از بین برود. در صورت اعتماد ، صراحت و تمایل به درک و بخشش یک اشتباه ، یافتن تعادل ظریف بین فعالیت شدید و آرامش امکان پذیر است.
فراموش نکنید: اگر قبلاً تصمیم گرفته اید که در مسیر خانواده قدم بگذارید ، تصمیم خود را تعیین کنید و با اطمینان قدم بردارید ، از یکدیگر بیاموزید و خود را به هزینه شریک زندگی خود ادعا نکنید ، سعی نکنید تصمیم بگیرید که چه کسی باهوش تر و مفیدتر است ، اهداف و امور مشترک را پیدا کنید و درباره همه آنچه در زندگی هر عزیز اتفاق می افتد ، حتی احساسات و احساسات منفی ، آشکارا با هم بحث کنید.
نکته اصلی را به خاطر بسپارید: "من" خودخواهانه در یک خانواده وجود ندارد ؛ کلمه "ما" باید اصلی ترین چیز باشد. این تنها راه برای حفظ یک رابطه طولانی مدت و اعتماد است ، که می تواند تمام سایه های خوشبختی را با تمام حاد احساسات ، اضطراب ، حساسیت ، مراقبت و عشق برای شما آشکار کند.