جنبه های رابطه بین دو جنس در بسیاری از کتابهای روانشناسی به طور دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. به ویژه ، متخصصان علت اصلی مشاجرات و سوerstand تفاهمات را اختلافات جنسیتی عنوان می كنند. آنها را می توان در مردان و زنان به معنای واقعی کلمه در همه چیز - در رفتار ، عادات ، درک از جهان اطراف آنها ردیابی کرد. از آنجایی که بازسازی یکدیگر تمرین بی فایده ای است ، بهتر است این تفاوتها با ذره ای شوخ طبعانه و آرامش غبطه برانگیز در پذیرفتن امر اجتناب ناپذیر برخورد شود.
تجربه مشکلات
زنان و مردان هنگام مواجهه با دشواری ها رفتار متفاوتی دارند. خانم ها باید در مورد این مشکل صحبت کنند ، آن را با محیط زیست (مادر ، دوست دختر ، شوهر) در میان بگذارند ، به بسیاری از توصیه ها و نظرات گوش دهند. با ابراز احساسات خود ، حرکت برای زن آسانتر می شود. ترس و اضطراب کاهش می یابد ، گویی که او در مقابله با مشکلات تنها نیست ، حتی اگر این طور نباشد و دیگران قادر به کمک در این موضوع نباشند.
برعکس ، مردان ترجیح می دهند دیگر مشکلات خود را مطرح نکنند. آنها در خود عقب نشینی می کنند ، غمگین و ساکت می شوند ، می خواهند تنها باشند. موسیقی مورد علاقه آنها ، تماشای تلویزیون ، رابطه جنسی ، الکل ، غذاهای خوشمزه به آنها کمک می کند تا استرس را از بین ببرند. با تنظیم استراحت لازم برای مغز ، نمایندگان جنس قوی شروع به جستجوی راه هایی برای غلبه بر مشکلات می کنند. در عین حال ، مشاوران آنها آنها را آزار می دهند تا آنها را به فکر فرو ببرند ، زیرا مردان عادت دارند در همه چیز فقط به خود اعتماد کنند.
درک احساسات دیگران
یک زن به طور دقیق و بدون تردید تغییراتی را در روحیه دیگران مشاهده می کند. در روند تکامل ، مغز آن قرن ها ساخته شده است تا اطلاعات را بصورت شبانه روزی جمع آوری و پردازش کند ، به ویژه برای کمک و محافظت موثر از کودکان. بنابراین ، او همیشه متوجه کودک می شود که کودک ناراحت باشد یا شوهر آزرده خاطر شود.
مردان ، افسوس که نمی دانند چگونه با کمترین جزئیات رفتار ، حرکات ، حالت های چهره حالت عاطفی را بخوانند. آنها به تأیید شفاهی هرگونه تغییر مشهود نیاز دارند. وقتی یک زن آزرده ، وقتی از او در مورد خلق و خوی او سوال می شود ، دروغ می گوید که او خوب است ، مرد بیشتر از اینکه نشانه های غیرکلامی داشته باشد ، این کلمات را باور می کند. بنابراین ، اگر انتظار همدردی یا مشارکت شریک زندگی را دارید ، جنس قوی باید مستقیماً در مورد احساسات شما صحبت کند.
چند وظیفه ای
با اجرای همزمان چندین مورد ، نمایندگان هر دو جنس نیز متفاوت رشد می کنند. زنی که به نقش اجتماعی مادر ، همسر ، زن خانه دار عادت کرده است ، به راحتی با شرایطی کنار می آید که مجبور است بسیاری از مشکلات را یک باره حل کند. به عنوان مثال ، او کاملاً توانایی پختن شام ، نگهداری از بچه ها و گپ زدن روی تلفن را دارد. و مردان عادت دارند که ابتدا یک کار را انجام دهند ، و سپس کار بعدی را بر عهده بگیرند. بنابراین ، با سپردن کارهای خانه و فرزند به همسر ، خانم ها هنگام بازگشت غالباً دچار هرج و مرج و همسری عصبانی می شوند که حتی برای انجام حتی نیمی از وظایف محوله فرصت نداشت.
به خاطر سپردن اطلاعات
زنان نسبت به چیزهای کوچک حساسیت بیشتری نشان می دهند. آنها بهتر است روز تولد ، سلیقه و ترجیحات دیگران ، جایی که در خانه آنها ذخیره می شود را به خاطر بسپارند. برعکس ، مردان مغز خود را با چنین اطلاعاتی مسدود نمی کنند ، آنها بر روی چیزهای جهانی تری تمرکز می کنند که در کار یا ارتباط با مردم مفید خواهد بود. این ویژگی های حافظه در هر دو جنس است. بنابراین ، در یک رابطه عاشقانه ، زن ، بیشتر اوقات ، نقش یک منشی را بر عهده می گیرد ، دائماً تاریخ مهم یا محل قرارگیری اشیا various مختلف را به شریک زندگی خود یادآوری می کند.
ادراک شنیداری
یک زن ذاتاً شنوایی حساس تری دارد ، او حتی از طریق یک خواب عمیق کوچکترین اضطراب کودک را می شنود. برعکس ، مردان کاملاً راحت می خوابند و بیدار کردن آنها به طور تصادفی کار آسانی نیست. اما آنها با دقت بیشتری جهت صدا را در فضا تعیین می کنند ، که یادآوری دور از غرایز شکار از دست رفته است.
شنوایی زنان به راحتی منابع مختلف صداها را از هم جدا می کند ، بنابراین مکالمه با تلویزیون روشن برای خانم ها کاملا راحت است. نمایندگان جنس قوی تر نمی دانند چگونه کانالهای صوتی را در مغز خود بسیار ماهرانه تغییر دهند. آنها ابتدا میزان صدا را کم کرده و سپس مکالمه را ادامه می دهند.
درک طعم و بو
در زنان ، درک طعم شیرین بهتر رشد می کند ، بنابراین احتمال اینکه دندان شیرین داشته باشند بیشتر است. مردان در طعم تلخ و شور مهارت بیشتری دارند ، که این عشق فداکارانه آنها را به آبجو توضیح می دهد. از نظر درک بو ، رهبری متعلق به جنس ضعیف تر است و حس بویایی زنان در طی تخمک گذاری بیشتر می شود.
درآوردن لباس
اگر خوب دقت کنید ، عادت های روزمره زنان و مردان حتی در ریزه کاری هایی مانند لختن نیز متفاوت است. برای جنس قوی تر راحت تر است که با قرار دادن دستان خود به پشت و کشیدن آنها از لبه بالایی ، امور را از بین ببرد. در حالی که خانم ها دستانشان را روی شکم خود ضربدر می بندند و لباس های خود را از دو طرف بالا می کشند. هر یک از این روش ها ، حکایت از سنت دارد. در کمد لباس زنانه لباس های بلند یا چیزهای ساده ای وجود داشته و می ماند که به هیچ وجه نمی توان آنها را حذف کرد ، مگر اینکه آنها را از لبه پایین بلند کنید.
ژست نشستن
لباس و رفتار موقعیت های نشستن را برای هر دو جنس تعیین می کند. مردان ترجیح می دهند پاهای خود را به طور گسترده باز کنند ، در حالی که دختران فقط آنها را کنار هم نگه می دارند. حالت نشستن معمولاً زنانه ، تقاطع پا است. بدون ترس از شنیدن اتهامات رفتارهای شرورانه و ناشایست ، تهیه یک چیز بیشتر در دامن کوتاه یا لباس دشوار است.
خمیازه
زنان خمیازه می کشند و به آرامی با دستان خود دهان خود را می پوشانند. مردان از ژست وحشیانه تری استفاده می کنند - آنها مشتی به صورتشان می آورند.
بستن کمربند روپوش
حتی یک نوع لباس همه کاره مانند روپوش توسط هر جنس به روش خاص خود پوشیده می شود. خانمها ، می خواهند روی کمر تأکید کنند ، کمربند را دقیقاً در امتداد خط خود می بندند. مردان او را کمی پایین می آورند.
کشش دست ها
وقتی از آنها خواسته می شود دستان یک مرد را نشان دهند ، آنها اغلب آنها را با کف دستهایشان دراز می کنند. به دلایلی ، زنان با چرخشی که پشت آن به بالا باشد ، به گزینه نزدیکتر هستند. محبوب ترین نسخه از این اتفاق با عشق خانمها برای مراقبت از ناخن مرتبط است. آنها هرگز فرصت نشان دادن مانیکور شگفت انگیز خود را به دیگران از دست نخواهند داد.