روانشناسی روابط خانوادگی به همین سادگی نیست که در نگاه اول به نظر می رسد. بسیاری از موارد ، مثبت و منفی ، اساس مشخصی دارند که عمل را تشویق می کند. تقلب در یک مرد از این قاعده مستثنی نیست.
جامعه می تواند همسران را فریبکار و مرد بنامد ، آنها را به خیانت به اولین دلیل آشکار متهم کند. اما همیشه یک مرد به دلیل بی حوصلگی یا اشتیاق فیزیولوژیکی برای زن دیگر به خیانت نمی پردازد. نیمه قوی بشریت مانند زنان تنظیم نشده است و دلایل خیانت می تواند به اندازه کافی عمیق پنهان باشد ، اما هنوز هم کاملاً قابل درک و کاملاً ساده است.
اولین دلیل را می توان عقده ادیپ نامید. همه چیز کاملاً ساده است - مردی که به یک زن رسیده است سعی می کند زن دیگری را پیدا کند و او را از یک رقیب دیگر شکست دهد. برای برخی از مردان ، این نیاز به نبرد به اصطلاح ناخودآگاه ریشه در کودکی دارد.
دلیل بعدی را می توان زیر دانست. اگر مردی در خانواده ای پرورش یابد که مادرش او را گرامی داشته و گرامی داشته باشد ، به احتمال زیاد کودک بزرگ خود را هدیه ای بی بدیل می داند. و چنین برخوردی را از سوی همراه خود پیدا نکرد ، در کنار آن به دنبال آن خواهد بود.
گزینه سوم این وضعیت امور است. اگر مردی توانست یک همراه با نگرش "مادر" به خودش پیدا کند ، به این معنی نیست که تقلب نخواهد کرد. به احتمال زیاد ، او احساس جذابیت جنسی نسبت به زنی را که با او به عنوان "مادر" رفتار می کند ، متوقف می کند و برای ارضای غرایز جنسی خود به آن طرف می دوزد.
یکی از رایج ترین دلایل شورش است. تقلب در مرد نوعی اعتراض ، عصیان علیه نفوذ و وابستگی زن است. به عنوان مثال ، اگر زنی بیش از یک مرد بتواند خود را در زندگی تحقق بخشد ، به خوبی ممکن است یک مرد به دنبال یک زن ضعیف تر باشد.
دلیل پنجم بحران های رابطه است. تقلب در یک رابطه در یک زمان مشخص اتفاق می افتد. به عنوان مثال ، در اولین سال زندگی مشترک ، یک مرد شروع به درک این می کند که با یک ایده آل زندگی نمی کند ، بلکه با یک زن معمولی زمینی زندگی می کند و شروع به جستجوی یک عزیز جدید می کند.