مردم از زمان های بسیار قدیم به صورت جفت متحد شده اند و امروز نیز به طور فعال به دنبال یک همراه برای خود هستند. این زوج برای آینده برنامه ریزی می کنند و تمام زندگی خود را با هم می گذرانند و تعجب نمی کنند که چرا این کار ضروری است.
روابط بین مردم ماهیت دیگری دارد - از دوستانه تا عاشقانه. دومی ها به ویژه اغلب توسط روانشناسان مورد بررسی قرار می گیرند و افراد خودشان گاهی این س askال را می پرسند - چرا من به یک شریک زندگی نیاز دارم؟ بله ، کسانی هستند که تنهایی را در زندگی انتخاب می کنند. اما اکثریت بدنبال برقراری ارتباط با شخص دیگری هستند.
اول از همه ، دلیل ایجاد یک جفت را باید آرزوهای ناخودآگاه ذاتی افراد ذاتاً خواند. این غریزه زادآوری است که توسط حیوانات نر هدایت می شود و تمایل به مراقبت از فردی از نوع مادرزادی ماده است. این انگیزه ها مردم را به سمت یکدیگر سوق می دهد و آنها را مجبور به ایجاد اتحاد های قوی و گاه نه چندان زیاد می کند. در ابتدا ، مردان ذاتی تک همسری نیستند ، اما تکامل به طور فزاینده ای مردان را به این شکل خاص از رابطه نزدیک می کند. اکنون وظیفه آنها باروری هرچه بیشتر ماده ها نیست ، بلکه ایجاد اتحاد با یک زن است.
در بعضی از افراد ، غرایز به ویژه قوی هستند و دقیقاً به دلیل تمایل به ادامه مسابقه خود ، زوجین را ایجاد می کنند. مردان اغلب "من یک پسر می خواهم" از زبان زنان می شنوند - "من رویای همسر و فرزندان را دارم". اولین معنی این است که یک شخص می فهمد که او ابدی نیست ، زندگی می تواند در هر لحظه پایان یابد ، و طولانی شدن وجود آن در زمان فقط با کمک وراث ممکن است. جمله دوم به احساس حقارت و عدم درگیر شدن کامل در زندگی اشاره دارد. یک زن به دنبال تحقق سرنوشت خود است و قبل از آن احساس ناراحتی می کند.
علاوه بر دلایل ناخودآگاه یافتن شریک ، دلایل اجتماعی نیز وجود دارد. یعنی مردم در اتحادیه ها متحد می شوند تا برجسته نباشند و زندگی را مانند بقیه پیش ببرند ، زیرا این امر مرسوم است. همچنین ایجاد خانواده ، به دنیا آوردن فرزندان ، زندگی مشترک پذیرفته شده است. یافتن همسر روح به معنای یافتن حس ثبات ، تعادل ، تعادل در زندگی است.
در یک زن و شوهر ، شخصی به دنبال انعکاس خود ، یک همسر روح ، شخصی که همیشه می توان به او اعتماد کرد و هرگز از کمک امتناع نمی ورزد. بنابراین ، ایجاد روابط نیز پشتیبانی مداوم از یکدیگر است.