ایمان به خدا برای بسیاری از افراد قسمت مهمی از زندگی آنهاست. او در مواقع سخت حمایت می کند ، امید می دهد ، ناامید نشود. در همین زمان ، بسیاری هستند که از خدا ناامید شده اند و دیگر نمی توانند و نمی خواهند به او اعتماد کنند.
برای درک اینکه چرا بسیاری از مردم از خدا منحرف می شوند ، ابتدا باید به س anotherال دیگری پاسخ دهیم - چرا مردم اصلاً ایمان می آورند؟ برای برخی ، این یک آرزوی صادقانه از روح است ، یک احساس کاملاً واضح است که خالق واقعاً وجود دارد و زندگی بدون او به سادگی غیر قابل تصور است. زندگی بدون خدا مانند زندگی بدون خورشید یا بدون هوا است.
اما کسانی نیز هستند که به دلایل دیگری نزد خدا آمده اند. برای برخی فقط ادای احترام به مد است ، برای برخی دیگر این امید است که به لطف خدا پیشرفت امور آنها امکان پذیر باشد. پنهان نیست که ایمان به خالق در طی دوره های آشفتگی و آزمایشات زندگی بیشتر مورد تقاضا قرار می گیرد. در چنین لحظاتی است که او می تواند شدیدترین دوران اوج - یا سقوط کامل را تجربه کند.
آنچه مردم از ایمان انتظار دارند
درک آنچه انسان از ایمان انتظار دارد بسیار مهم است. متأسفانه ، برای بسیاری از مردم ، ایمان منحصراً مصرف کننده است - آنها امیدوارند که دعا به درگاه خداوند منافع زیادی برای آنها به همراه داشته باشد. و وقتی روزی معلوم می شود که دعا اثر مورد انتظار را به همراه ندارد ، ناامیدی بزرگی ظاهر می شود.
البته همه نمازگزاران به دنبال نوعی فواید مادی نیستند. بسیاری از مردم صمیمانه برای سلامتی عزیزانشان دعا می کنند ، در زندگی خانوادگی کمک می خواهند. اینها واقعاً درخواستهای ناب هستند و هیچ ارتباطی با منافع شخصی ندارند. اما آنها نیز ، در بسیاری از موارد بی پاسخ می مانند ، و این باعث می شود که مردم ایمان خود را از دست دهند ، اگر نه به قادر مطلق خدا ، حداقل به آرزوی او برای کمک.
چرا نماز در بسیاری از موارد مثر نیست
فرمول بندی دقیق س questionال در این مورد کاملاً صحیح نیست ، نمی توان دعا را راهی برای رسیدن به نتیجه خاص دانست. با این حال ، اغلب از آن پرسیده می شود. برای درک اینکه چرا برخی از دعاها برآورده نمی شوند ، لازم است که اصل ارتباطات بین انسان و خدا درک شود.
طبق قوانین بسیاری از ادیان سنتی ، وظیفه شخص این است که به خدا بیاید ، و ارتباط از دست رفته با او را بازگرداند. هرگونه آزمایش در مسیر زندگی به ترمیم این ارتباط کمک می کند. سخت ترین کار برای شخص اعتماد به خداست ، نه انکار او حتی در سخت ترین شرایط. یک وضعیت معمول: دعای خالصانه ای برای سلامتی فرد وجود دارد و او می میرد. چرا این اتفاق افتاد ، مگر خدا دعاها را نشنید؟
برای یک مومن شکی نیست که دعاها شنیده شده اما برآورده نشده است. چرا؟ در بعضی شرایط ، می توانید سعی کنید درک کنید ، در بعضی موارد فقط باید خدا را باور کنید - این بسیار ضروری بود ، که آنچه اتفاق افتاده بود باید اتفاق بیفتد.
همچنین باید در نظر داشت که برآورده شدن نماز همیشه برای یک شخص مفید نیست. خداوند با دانستن این مسئله چنین دعاهایی را بی پاسخ می گذارد. در چنین لحظاتی است که ایمان فرد به خدا خود را نشان می دهد - فرد باید نتیجه را بپذیرد ، تحمل کند ، حتی اگر نتیجه آن بسیار دشوار باشد.
چگونه از خدا ناامید نشویم
این امر مستلزم ایمان نشکن بسیار قوی است. اعتقاد به اینکه خداوند همیشه حق است ، که می داند چگونه برای یک شخص بهترین خواهد بود. شما نمی توانید خدا را سرزنش کنید که چیزی را نداده است ، فردی را پس انداز نکرده ، برخی از درخواست ها را برآورده نکرده است. این توانایی فروتنی است که یک مiمن واقعی را متمایز می کند. توانایی تشکر حتی در شرایطی که به نظر می رسد چیزی برای تشکر وجود ندارد.
یک نکته مهم دیگر نیز وجود دارد. تصادفی نیست که مسیحیت از آنچه به مردم مطابق با ایمانشان داده می شود صحبت می کند. درست ایمان آوردن و همچنین صحیح نماز خواندن بسیار دشوار است. در هنگام نماز نباید سایه ای از برآورده شدن نماز شک داشت. لازم است که با احساس سپاس از شنیده شدن دعا کنید ، که خدا از همه سختی های شما آگاه است و مطمئناً کمک خواهد کرد.با دعای صحیح ، هیچ احساس ناامیدی وجود ندارد - برعکس ، این اطمینان وجود دارد که خداوند شما را می شنود ، که دعاهای شما بی پاسخ نخواهد ماند. پس از آن ، فرد باید فروتنانه نتیجه را ، هرچه که باشد ، بپذیرد.