چرا تلاش برای بازسازی یک مرد اغلب به فروپاشی یک رابطه ختم می شود؟

چرا تلاش برای بازسازی یک مرد اغلب به فروپاشی یک رابطه ختم می شود؟
چرا تلاش برای بازسازی یک مرد اغلب به فروپاشی یک رابطه ختم می شود؟

تصویری: چرا تلاش برای بازسازی یک مرد اغلب به فروپاشی یک رابطه ختم می شود؟

تصویری: چرا تلاش برای بازسازی یک مرد اغلب به فروپاشی یک رابطه ختم می شود؟
تصویری: بازگشت به رابطه ی عاطفی تمام شده 2024, آوریل
Anonim

هیچ انسان کاملی وجود ندارد. چرا خانم ها وقتی ازدواج می کنند این موضوع را فراموش می کنند و متوجه می شوند شخصی که دوستش دارند نقصی دارد؟

چرا تلاش برای بازسازی یک مرد اغلب به فروپاشی یک رابطه ختم می شود؟
چرا تلاش برای بازسازی یک مرد اغلب به فروپاشی یک رابطه ختم می شود؟

هیچ انسان کاملی وجود ندارد. ما این را تقریباً از کودکی می دانیم ، اما بسیاری از خانم ها این اشتباه را می کنند که سعی می کنند شخصیت همسر خود را "تغییر شکل دهند" تا از هوی و هوس خود راضی کنند.

هنگامی که لذت دوره "دسته گل های شیرین" به پایان می رسد ، زندگی واقعی با هم آغاز می شود ، بسیاری از زوج های متاهل با این واقعیت روبرو می شوند که یک شریک زندگی ایده آل نیست ، او دارای تعدادی کاستی است و در تجارت می تواند مانند هر شخص مردان در چنین مواردی تحمل و تحمل بیشتری دارند. از طرف دیگر ، زنان شروع به "بازگرداندن خوشبختی گذشته" می کنند ، و با فوریت "اصلاح وضعیت" ، متوسل شدن به روش های نه چندان ظریف. آنها شروع به انتقاد ، سخنرانی ، ناراحتی و افتادن می کنند زیرا مرد رفتاری نمی کند که زن می خواهد. دستکاری های مختلفی استفاده می شود: از "عبارات جادویی" شیرین که در مجلات زنان خوانده می شود - تا تحریکاتی به شکل تمسخر ، هیستری مبتذل و باج خواهی خام. این روش اغلب نتیجه معکوس هر دو را می دهد.

زنان می خواهند فضای رابطه را بهتر کنند ، بیشتر به راحتی روانشناختی خود فکر می کنند و نه به احساس همسرشان. آنها با ایجاد یک ایده آل انتزاعی خاص ، از آنچه مرد باید باشد ، پیش می روند تا زن بتواند احساس راحتی و راحتی کند. این اشتباه اصلی است. به محض اینکه یک مرد لیستی از آنچه "باید" می شنود ، تمایل به محافظت از خود در برابر سو abuse استفاده های روانی را از خواب بیدار می کند. در پاسخ می توانید یک واکنش دفاعی بدست آورید ، که از تمایل به رضایت - تا انفجار پرخاشگری و خنک کننده آینده تکامل می یابد.

مهم نیست که چقدر زیبا باشید ، یک مرد در زن بیش از همه از گرما و حمایت ، امنیت روانی قدردانی می کند. با رفتن به یک رابطه جدی ، او همانقدر که به یک زن اعتماد دارد به او اعتماد می کند. و اگر او قبلاً با او در زیر یک سقف زندگی می کند ، پس این کار را می کند زیرا در یک زن احساس می کند نه تنها یک شیفت فیزیولوژیکی است بلکه یک روحیه فهمیده و خویشاوندی نیز دارد. اشتیاق را می توان کسل کرد ، تشدید کرد ، تضعیف کرد ، تشدید کرد و خویشاوندی روح چیزی است که یک انسان سالم و سالم هرگز از آن دست نمی کشد و علی رغم نوسانات در جذب فیزیکی ، بیش از هر چیز برای آن ارزش قائل است.

آیا فکر می کنید مرد شما همه کارها را "اشتباه" انجام می دهد ، و شما بی وقفه برای مکانی و نه مکانی برای مشاوره او تلاش می کنید؟ همه این ها به این واقعیت منجر می شود که او به سادگی دست از ابتکار عمل بردارد ، شروع به مخفی کردن فعالیت های خود می کند. انتقاد بی پایان تعادل را ایجاد می کند ، شما را عصبی می کند ، یک مرد در کنار همسرش یک عقده حقارت پایدار ایجاد می کند ، که همه چیز را در جهان بهتر از خودش می داند. در نتیجه ، شما یک "تشک" غیر ابتکاری خواهید گرفت که به سادگی از تصمیمات و مسئولیت های مستقل جلوگیری خواهد کرد ، یا درگیری و یک واکنش تهاجمی پایدار به میل خود برای ارزیابی و بحث در مورد اقدامات او ایجاد خواهید کرد. هر تلاشی برای اظهارنظر درباره اقدامات وی با واکنش دفاعی کسل کننده ای روبرو خواهد شد.

مبارزه برای حق محرمانه بودن در امور شریک زندگی خود در چنین مواردی با این واقعیت همراه است که می توانید رابطه را به طور کامل خراب کنید ، و مرد از اشتراک با شما دست می کشد ، اعتماد شخصی شما را سلب می کند. در نتیجه ، دیر یا زود فردی را پیدا می کند که بدون انتقاد منفی او را می پذیرد. و خوب است اگر این شخص فقط یک همراه ماهیگیری باشد ، و نه یک دوست مخفی یا یک همکار کار باشد ، که نه تنها با دوستی های گرم ، بلکه همچنین با روابط عاشقانه می تواند با او ارتباط برقرار کند. شما می توانید یک الهام و همراه در زندگی یک مرد باشید ، اما می توانید به عنوان یک "کنترل کننده" آزار دهنده شهرت پیدا کنید ، که باعث عدم مطبوعیت معمول می شود.

غالباً خانم ها دوست دارند در محبوب خود "جلیقه ای" ببینند که گریه کند. اگر "جلیقه" مشارکت عاطفی مناسبی در مشکلات زنان نشان ندهد ، معمولاً شریک زندگی متمایل به بی مهری و بی تفاوتی است. در همین حال ، کل موضوع این است که مردان بیشتر با منطق هدایت می شوند تا احساسات. غیرممکن است که یک مرد را در موقعیت های حاد زندگی وادار کنید ، مثلاً با یک زن همدلی کند. او به این فکر خواهد کرد که چگونه مشکل پیش آمده را حل کند ، جایی که زن احساسات و عصبانیت را ابراز می کند. به او چنین فرصتی بدهید اما از او "لیس" تسکین دهنده نخواهید.

الزام مرد برای نشان دادن علاقه به آنچه زن را مورد علاقه یا نگرانی قرار می دهد - از لباس تا روابط با دوستان - نیز بی معنی است. در بهترین حالت ، در بدترین حالت به یک سر تکان دادن بی تفاوت دست خواهید یافت - او به راحتی شروع به اجتناب از برقراری ارتباط از موضوعاتی می کند که برایش غیرمستقیم است. شکایت از زندگی ، کارفرمایان بد و قیمت ها در فروشگاه ها ، انتظار "حمایت اخلاقی" از یک مرد کاری بی فایده است. او به سادگی در همه ظرافت ها فرو نخواهد رفت. به طور کلی ، چنین شرایطی بهتر است با دوستان صحبت شود. و برای یک مرد می تواند باعث کسالت و تحریک ، تمایل به جدا شدن از "سر و صدا" آزار دهنده شود. اگر بخواهید با زور توجه را جلب کنید ، برای مرد خود خطرناک می شوید.

ادامه رابطه از این واقعیت که کسی مجبور است این کار را انجام دهد و این برای کسی است که خود را به درگیری های قبلی محکوم کند. اگر در پیوند زن و مرد ، همه کارها نه برای خودشان ، بلکه داوطلبانه ، از یک قلب پاک برای یکدیگر انجام می شود - چنین دلبستگی در طول سال فقط قویتر خواهد شد. به محض این که شروع به تلاش برای تسلط کنید ، خواستار افزایش توجه به خود ، ترک برخی از عادت ها و برقراری ارتباط با یک حلقه آشنا از افراد ، تحمیل سبک زندگی بیگانه برای مرد خود هستید ، رابطه به تدریج از بین می رود. برای مدتی آنها به دلیل اینرسی وجود خواهند داشت. با محبت شدید ، مرد فداکاری می کند ، اما احساس ناامیدی می کند ، یا در انتقام ، خویشتن داری از زن را می خواهد. این قطعاً به تقویت روابط منجر نخواهد شد و نارضایتی متقابل فقط رشد خواهد کرد و با گذشت زمان منجر به سرد شدن یا گسیختگی خواهد شد.

هرگونه خشونت علیه شخصی در یک اتحادیه عاشقانه استرس ، یک زخم قلب و یک کینه به یاد ماندنی است. و اگر زنان ، به دلایل طبیعی و ویژگی های ذهنی ، نیاز به تسلیم با درد کمتری را می پذیرند ، در این صورت مرد تسلیم شدن در برابر زن را شکست شخصی و از بین رفتن عزت می داند.

ترفندها ، دستکاری ها ، تحریکات و آزمایش های روانشناختی زنان روی یک مرد تقریباً همیشه منجر به فروپاشی روابط می شود. تلاش های جبران ناپذیر برای تغییر ، "بهبود" یک شریک زندگی - معمولاً با اندوه پایان می یابد. در پایان ، می توان یک زن را در جستجوی یک جفت مناسب تر ، و با توصیه ای برای گرفتن سگ محبوب خود ، به شکل توهین آمیز فرستاد. یک شریک زندگی ، که از هم جدا شده است ، برای دیدار با یک زندگی جدید - و عشق می رود. به عنوان یک قاعده ، مرد با داشتن خصوصیاتی که در روابط گذشته با موفقیت به دنبال آنها نبود ، به سرعت خود را یک زوج کمتر لجباز می یابد.

باید درک کنید که مردان در جستجوی یک جفت سازنده ترند و بندرت دوبار روی "چنگک" یکسان قدم می گذارند. و زنان ، به عنوان احساساتی تر ، غالباً به دنبال جایگزینی برای عشق از دست رفته هستند ، ناخودآگاه شریکی را با ویژگی های ذهنی و عادت های معمول "سابق" خود انتخاب می کنند. در نتیجه ، چرخه خود را تکرار می کند و رابطه فوق العاده ، گرم و راحت در ابتدا به تدریج سرد و ترک می شود.

قدر اطرافیان خود را بدانید. از این گذشته ، شما هم کامل نیستید. عبارت شگفت انگیز کتاب مقدس را بخاطر بسپارید: "عشق به دنبال خودش نیست ، به خود نمی بالد …" و اشکالات عمده ، همیشه کشش خواهد داشت.

توصیه شده: