چگونه می توان فهمید که زمان سپری شده با شخص دیگر به پایان رسیده است ، این رابطه خود را خسته کرده و دیگر در حال توسعه نیست؟ و مهمتر از همه ، اگر این درک قبلاً ظاهر شده باشد ، چه باید کرد؟
گاهی اوقات به نظر می رسد که عشق در نگاه اول واقعاً وجود دارد ، اما بعد معلوم می شود که مردم به سادگی "در مورد شخصیت ها توافق نکردند". بنابراین چگونه می توان از شرایط آسیب زا برای روان انسان جلوگیری کرد و به موقع پیوندهایی را قطع کرد که دیگر چیزی به شرکا نمی دهد؟
اولین قدم این است که بفهمید چه دلیل جدی برای جدایی می تواند باشد ، زیرا مشکلات روزمره و مشکلات عادت ها برای هر دو طرف قابل حل است. مطمئناً ، هر شخص عادات و قوانین خاص خود را دارد که براساس آن زندگی می کند - این همان چیزی است که ما را در یک درجه یا دیگری متفاوت می کند. بنابراین ، شما نباید اختلاف را به دلیل دیدگاه های مختلف در مورد مسائل ، تورم کنید. با این حال ، مواردی وجود دارد که نشان می دهد رابطه در حال پایان است.
با هم خسته کننده
البته ، کل زندگی نمی تواند تعطیلاتی باشد که متشکل از عاشقانه و سرگرم کننده روزمره باشد ، اما اگر ناگهان شریک زندگی احساس خستگی کند ، دلیل بر جدایی نیست ، این فقط بهانه ای برای کشف جنبه های جدیدی از همسر روح شما است. اما اگر به طور مداوم و غیر قابل تحمل با همسرتان خسته کننده می شود ، دیگر چیزی برای گفتگو وجود ندارد ، چیزی برای سکوت وجود ندارد ، بهتر است چنین رابطه ای پایان یابد.
زندگی صمیمی
غالباً ، عدم رضایت از یکی از شرکای جنسی نیز منجر به رابطه ای ناپایدار در آینده می شود. هر دو ویژگی فیزیولوژیکی و روانی می توانند در اینجا نقش داشته باشند.
باید در نظر داشت که اختلاف مزاج همیشه مسئله جبران ناپذیری نیست. در واقع ، با افزایش سن ، میزان خلق و خوی در زنان و مردان تغییر می کند. علاوه بر این ، با درجه بالایی از اعتماد متقابل ، بسیاری از مشکلات در این زمینه قابل حل است. با این حال ، اگر یکی از شرکا یا هر دو آماده بحث و گفتگو نباشند ، امتیازاتی نگیرند و به دنبال "نقاط مشترک" در حوزه صمیمی باشند ، دیر یا زود نارضایتی جنسی منجر به تنش در روابط ، خیانت احتمالی و عدم رضایت از یکدیگر می شود.
بی تفاوتی کامل
شرکا talking صحبت با یکدیگر را متوقف کرده اند ، از تماس اجتناب می کنند ، دیگر به فکر یکدیگر نیستند. بدترین اتفاقی که می تواند برای فرد بیفتد بی تفاوتی است. شادی در جلسه ، اشک از درد ناشی از شخص دیگر ، یا حتی عصبانیت - همه اینها نشان می دهد که مردم نسبت به یکدیگر بی تفاوت نیستند. بی تفاوتی مهمترین عامل جدایی زن و مرد است.
چه بعدی
اگر این رابطه خود را خسته کرده باشد ، دو نفر هر آنچه را که می توانستند از یکدیگر گرفتند و توسعه بیشتر غیرممکن است ، درک این مسئله به موقع و رها کردن یکدیگر با تشکر بسیار مهم است. درگیر شدن در اتهامات و سرزنش های متقابل هیچ فایده ای ندارد - این غیرسازنده است و هیچ چیز خوبی به دنبال نخواهد داشت. اگر دو نفر مدتی با هم بوده اند ، پس آنها در این دوره به یکدیگر احتیاج داشته اند - و علاوه بر این ، به این معنی است که آنها به اندازه کافی برای یکدیگر خوب بوده اند. این بدان معنی است که تجربه روابط گذشته برای هر دو مفید بود.