مردم به راحتی اقدامات ناپسند غریبه ها یا غریبه ها را می بخشند و به سرعت احساساتی را که تجربه می کنند فراموش می کنند. اما به دلایلی ، سخت ترین چیز بخشش کسانی است که بخشی از زندگی بوده یا هستند: والدین ، دوستان و شوهران. چگونه یک شوهر سابق را ببخشیم ، چه مدت طول می کشد ، آیا بخشش اصلاً واقعی است و از کجا باید شروع کرد؟
دستورالعمل ها
مرحله 1
با خودت شروع کن با نگاه آرام یک ناظر بیرونی به وضعیت فعلی خود نگاهی بیندازید و تصمیم بگیرید که در این مورد چه چیزی را دوست دارید و چه چیزی را می خواهید تغییر دهید. سعی کنید بفهمید که چرا افکار در مورد همسر سابق و نقش او در زندگی شما هنوز شما را آزار می دهد. آنچه را که نمی توانید برای او ببخشید و آنچه را که نمی توانید ببخشید ، تحلیل کنید. در یک رابطه گسسته ، تقصیر گناه در هر طرف وجود دارد ، بنابراین تعیین کنید که او را مقصر می دانید ، و چه چیزی - خود شما. سعی کنید بفهمید که چقدر خودتان مستقل هستید و به حمایت احتیاج ندارید ، دوست دارید چه نوع زندگی داشته باشید و کودکان مشترک شما چه احساسی دارند. بگذارید هر جنبه از زندگی شما ، عقلانی و عاطفی ، کاملا توسط شما تجدید نظر شود. اگر نمی توانید به تنهایی از عهده آن برآیید ، با کسی که بی قید و شرط به او اعتماد دارید صحبت کنید. برای ادامه کار و تعقیب رویاهایتان ، باید بلند صحبت کنید و چیزهایی را که شما را سنگین می کند رها کنید.
گام 2
اگر مجبور باشید با شوهر سابق خود ارتباط برقرار کنید و تحریک ، عصبانیت یا کینه با وجود گذشت چندین سال از زندگی فقط با نگاه کردن به او می جوشد ، اوضاع پیچیده تر از آن است که فکر می کنید. بخشش کار است ، و مهمتر از همه - بر روی خود و بخشش خود کار کنید. و در اینجا شما می توانید افرادی که سناریوی زندگی یکسانی را پشت سر گذاشته اند به شما کمک کنند ، تجربه مثبت آنها می تواند به عنوان یک مثال و تسکین دهنده برای شما باشد. اگر افکار در مورد ازدواج گذشته شما ، شوهر سابق و زندگی فعلی او به معنای واقعی کلمه در تنفس شما اختلال ایجاد می کند ، یک روانشناس خوب پیدا کنید. خود را رها نکنید و درد دل نکنید ، زیرا همه چیزهایی که درون ما توسط ما هدایت می شوند می توانند به بیماری های بسیار جدی و افسردگی تبدیل شوند.
مرحله 3
اگر دلیل طلاق ، همانطور که فکر می کنید ، خودتان یا برخی از کاستی ها ، واقعی یا خیالی بوده اید ، از مسیر خود استهلاک نروید. به خود عشق بورزید و احترام بگذارید ، عزت نفس خود را بهبود ببخشید. به هیچ وجه سعی نکنید خود و همسر جدید یا اشتیاق شوهر سابق خود را مقایسه کنید. شما افراد مختلفی هستید و انتخاب او ممکن است به دلایل متعددی حکم کند که شما کاری با آنها نداشته باشید. زندگی بسیار غنی تر و متنوع تر از ایده های مربوط به آن است و همه چیز در آن برای شما روشن نیست. سعی کنید از طرف دیگر به وضعیت نگاه کنید: آزادی شما ، اگر آن را با خوشحالی بپذیرید ، می تواند آغازی برای یک سفر جدید و هیجان انگیز در جستجوی خوشبختی باشد.
مرحله 4
سعی کنید شوهر سابق خود را ، انگیزه های اقدامات او درک کنید. این سخت ترین چیز در ازدواج است و بعد از ازدواج کاملا غیرممکن و حتی احمقانه به نظر می رسد. و هنوز. از این گذشته ، هر آنچه در برابر آن مقاومت می کنید مانند بهمن روی شما می افتد ، و آنچه را می پذیرید دیگر خیلی وحشتناک و ناقص به نظر نمی رسد. شما و او هم مردم هستید. و مردم حق اشتباه دارند. اکنون او شوهر شما نیست و شما با اشتباهات او (نه گذشته و نه آینده) کاری ندارید. بین خود فاصله اخلاقی ایجاد کنید ، این به شما کمک می کند ، در صورت لزوم به روشی خنثی ارتباط برقرار کنید. یا اگر چیز دیگری شما را مقید نکرد ، به هیچ وجه ارتباط برقرار نکنید.
مرحله 5
فکر کنید ، آیا وضعیت همسرتان در قلب شما واقعاً سابق است؟ شاید طلاق شما عجولانه باشد ، و این همان چیزی است که شما را از بخشیدن همسرتان باز می دارد - امید اینکه همه چیز متفاوت باشد. اما این احتمال وجود دارد که شوهر شما نیز مانند شما نتواند با این واقعیت که همسر سابق وی هستید کنار بیاید. وجود یک توهم که در زندگی جدید شما تداخل ایجاد می کند در اینجا یک خطر بزرگ وجود دارد. با همسر سابق خود رک و پوست کنده صحبت کنید. اگر او واقعاً به بازگشت به شما فکر کند و آماده رفع همه چیز باشد ، به احتمال زیاد بازی نمی کند و می توانید دوباره متحد شوید.اما اگر فهمیدید که او در یک ازدواج یا رابطه جدید خوشحال است و به بازگشت به شما فکر نمی کند ، برای او دام نگذارید و انتقام نگیرید. ضمناً ، چنین مکالمه ای می تواند تأثیر هوشیارانه ای بر شما بگذارد و شما می توانید به سرعت زندگی خود را شروع کرده و عشق جدیدی را ملاقات کنید. و در غیر این صورت ، دوباره به مرحله یک می آیید - با خود شروع کنید. زندگی شما اینجاست و اکنون!