خیلی خوب است که پسران یا دختران خود را روی صحنه ببینید ، بشنوید که چگونه تماشاگران آنها را تحسین می کنند. بعضی اوقات به نظر والدین می رسد که مسیر پیروزی موسیقی کاملاً واقعی است: خرید ساز ، ورود به مدرسه موسیقی ، مطالعات مداوم. اما هر پدر و مادری میزان توانایی های موسیقی کودک خود را به طور عینی ارزیابی نمی کند.
هر استعدادی ، از جمله موسیقی ، یک پدیده پیچیده است ، کاملاً درک نشده است. در علم روانشناسی مدلهای مختلفی از استعداد وجود دارد سخت ترین آنها الگوی ضربی است که توسط دانشمند آمریکایی D. Simonton فرموله شده است: اگر حداقل یکی از م componentsلفه های استعداد برابر با صفر باشد ، بنابراین تمام م componentsلفه های دیگر باید "در صفر ضرب شوند". طبق این مدل ، فقط 0.5٪ از افراد را می توان در یک منطقه یا منطقه دیگر با استعداد در نظر گرفت.
البته این یک اغراق است و با این وجود تعداد افراد با استعداد اندک است و والدین باید آماده باشند که فرزندشان در این تعداد قرار ندارد.
توانایی موسیقی
قلب استعداد موسیقی توانایی موسیقی است. در میان آنها ، اصلی ترین ها برجسته می شوند - کسانی که بدون آنها هیچ فعالیت موسیقی امکان پذیر نیست: نه اجرای موسیقی ، نه آهنگسازی ، و نه حتی درک. دانشمندان و مربیان بر این باورند که همه افراد چنین توانایی هایی را دارند ، به استثنای فقط کسانی که از بدو تولد کاملا ناشنوا هستند ، تفاوت در میزان رشد آنها است.
توانایی های اصلی موسیقی توسط روانشناس روسی B. Teplov برجسته شد: احساس سبک ، احساس ریتمیک موسیقی و توانایی شکل گیری نمایش های موسیقی و شنیداری تعمیم یافته.
احساس برافروختگی توانایی درک موسیقی به عنوان بیان نوعی از محتوا است. مظاهر خارجی آن توانایی ارزیابی شخصیت موسیقی به شیوه ای متنوع تر از "غم انگیز" یا "شاد" برای تشخیص یک ملودی کامل از یک آهنگ ناتمام ، هماهنگی پایدار از یک ناپایدار است.
احساس موسیقی-ریتمیک در توانایی حرکت متناسب با ریتم موسیقی بیان می شود - راهپیمایی به ضرب آهنگ ، رقصیدن ، انتقال شخصیت موسیقی در حال حرکت.
توانایی نمایش کلی موسیقی و شنیداری در توانایی تشخیص ملودی هایی که کودک در جایی و یک بار شنیده است ، در هر سخنرانی نمایان می شود - مهم نیست که چه کسی آنها را بدون کلمات می خواند ، مهم نیست که چه ابزاری بنوازد.
سایر م componentsلفه های استعداد
یکی از اصلی ترین نشانه های استعداد انگیزه بالا برای فعالیت موسیقی است. اگر والدین کودکی را "تحت اسکورت" به مدرسه موسیقی ببرند و در خانه مجبور شوند پشت ساز بنشینند - نمی توان این کودک را نوازنده با استعداد خواند ، حتی اگر توانایی های موسیقی خوبی داشته باشد. یک کودک واقعاً با استعداد علاقه زیادی به یادگیری موسیقی دارد - حتی گاهی برخلاف میل والدینش - و دقیقاً می داند که می خواهد چه ابزاری بنوازد. اشتیاق به یادگیری نواختن گیتار باید مورد انتقاد قرار گیرد - شاید با استعداد تعیین نشود ، بلکه با تقلید از همسالان تعیین می شود.
بعید است کودکی با سلامتی ضعیف در موسیقی به موفقیت برسد ، که اغلب بیمار است ، به سرعت خسته می شود ، زیرا انجام فعالیت کار بدنی سختی است. به همین دلیل ، بی قراری را می توان دشمن استعداد موسیقی دانست.
هر چقدر هم که استعداد موسیقی کودک برای والدینش آشکار به نظر برسد ، حرف آخر را باید به معلم موسیقی دان برسانید. معلمان نیز می توانند اشتباه کنند ، اما به دفعاتی که پدران و مادران بلند پرواز فکر می کنند نیست.