نیاز به غذا ، خواب ، تولید مثل در هر شخصی ذاتی است. در این او هیچ تفاوتی با حیوان ندارد. اما در کنار غرایز طبیعی ، شخصیتی دارای خصوصیاتی است که به وی اجازه می دهد موجودی بالاتر از حیوانات محسوب شود.
دستورالعمل ها
مرحله 1
یکی از آنها توانایی خلاقیت است. در طول سالهای حیات خود ، انسان آثار هنری زیادی را ایجاد کرده است - بوم های هنری ، سازه های معماری ، لباس و وسایل خانه ، آثار موسیقی و ادبی. همه چیز در اطراف با خلاقیت عجین شده است. خانه فقط مکانی برای بازنشستگی ، غذا خوردن و خوابیدن نیست. خانه با خلاقیت مبلمان شده است - پرده ها روی پنجره ها آویزان می شوند ، مبل ها و تخت ها با روتختی ، نقاشی روی دیوارها پوشانده شده اند. حتی اگر شخصی خود در ایجاد محصولات خلاقانه قوی نباشد ، به فکر خلاق دیگران احتیاج دارد تا حتی در زندگی روزمره نیز خود را نشان دهد ، او را محاصره کند و جهان را زیباتر کند. تأمین این نیاز در قلمرو حیوانات غیرممکن است. خرس حفره را با گل و گیاهان زینتی نمی کند ، پرنده از هیچ گونه تزئینات تزئینی در رابطه با لانه استفاده نمی کند ، گاو از اندیشیدن ظاهر بدبخت انبار عذاب معنوی ندارد. یک فرد نه تنها نمی تواند در فضایی زندگی کند که فقط شامل اشیا functional کاربردی است ، بلکه قادر است به معنای واقعی کلمه از هر چیزی که او را احاطه کرده است ایجاد کند: شن ، کاغذ ، شیشه ، آجر ، اصوات ، رنگ ها ، نخ ها ، حروف و کلمات. فکر خلاق واقعاً خارق العاده است و به نظر می رسد محدودیتی در منابع آن وجود ندارد.
گام 2
خلاقیت انسان ارتباط نزدیکی با خصوصیاتی مانند تخیل و تخیل ، توانایی خواب دیدن دارد. شخصی از خود س asksالاتی می پرسد ، به دنبال پاسخ آنها می گردد ، تصور می کند ، خیال پردازی می کند. آیا زندگی در مریخ وجود دارد؟ بعید است گربه شما این س himselfال را از خود بپرسد و در جستجوی جواب عذاب بکشد. یا شاید یک شیر با یک تمساح در اوقات فراغت خود ، با دیدن یک جریان در جریان ، در مورد این موضوع بحث می کنند؟ افسوس که دنیای حیوانات از خیال پردازی محروم هستند. و یک شخص فقط به این علاقه ندارد ، او تلاش ، انرژی و وقت زیادی را صرف آزمایش تئوری خود می کند تا بفهمد واقعاً چگونه است. و این اشتیاق به دانش را نمی توان با کنجکاوی ساده ، که از ویژگی های حیوانات است ، نیز تعیین کرد. این چیزی بیشتر است - مانند خارش شناختی که فرد را به ایجاد فن آوری های جدید سوق می دهد که به شما امکان می دهد عمیق تر نگاه کنید ، بیشتر ببینید و بالاتر پرواز کنید.
مرحله 3
معنویت کیفیت دیگری است که ذاتی حیوانات نیست. عجیب خواهد بود اگر به عنوان مثال یک سگ فکر کند که آیا با گرفتن استخوان از مخلوط گناه کرده است و حالا چگونه می تواند به بهشت برسد؟ در دنیای حیوانات ، همه چیز ساده است - فیزیولوژی و رفلکس ها. معنویت ، اخلاق ، اخلاق ، وجدان - این در حال حاضر تجمل وجود انسان است.
مرحله 4
به عنوان مثال ، طبیعت تولید مثل نیاز دارد - حیوانات "رفتند" و ادامه دادند. بدن یک فرد به رابطه جنسی احتیاج دارد - شما باید اطمینان حاصل کنید که این با یک یا هنجارهای اجتماعی دیگر مغایرت نداشته باشد (آیا "یک فرد" ازدواج کرده است ، آیا این "زن" امکان پذیر است). البته افرادی هستند که کورکورانه نیازهای فیزیولوژیکی خود را دنبال می کنند ، اما جامعه آنها را غیراخلاقی می خواند.
مرحله 5
همه این اختلافات یک فرد فقط به این دلیل وجود دارد که او به ابزاری برای برقراری ارتباط - زبان - مجهز است. ارتباطات به مردم این امکان را می دهد تا اطلاعات را جمع آوری کنند ، آنها را درک کنند ، تعمیم دهند و به نسل های بعدی منتقل کنند. به لطف این ، همه فرزندان انسان می توانند از تجربه نیاکان خود استفاده کنند ، که به آنها امکان می دهد زندگی خود را از قرن به قرن دیگر بهبود بخشند ، در حالی که سطح "رشد" حیوانات بدون تغییر است.
مرحله 6
حتی در ابتدای زمان ، هنگامی که مردم در غارها زندگی می کردند و ماموت ها را شکار می کردند ، آنها هنوز با حیوانات متفاوت بودند - به هر حال ، تخیل آنها به آنها می گفت که چگونه با موفقیت بیشتری شکار کنند ، چه ابزاری ایجاد کنند ، و فکر خلاقانه از قبل به این ابزارها بیشتر فرم. سال به سال ، قرن به قرن - و چوب حفاری به یک سفینه تبدیل شد. و فیل ، همانطور که یک فیل بود ، باقی ماند.به غیر از اینکه او کوچکتر بود ، اگر فرض های دانشمندان در مورد دوران غول پیکر بودن را که در گذشته های دور وجود داشت باور دارید.