کودک عاشق شد! آیا برای والدین شادی است یا غم؟ نگرش همه والدین نسبت به عشق کودکان متفاوت است ، کسی آن را با شک نگاه می کند ، کسی سعی می کند یک بار دیگر یک شوخی بازی کند. اما کسانی هستند که به طور قاطع ملاقات با کودکان را ممنوع می کنند و این را انگیزه این واقعیت قرار می دهند که قبل از عاشق شدن ، شما باید مدرسه را به پایان برسانید ، تحصیل کنید و غیره.
آیا نوجوانان می توانند عاشق جدی شوند؟
والدین باید یک بار برای همیشه به یاد داشته باشند که تمام محبتهای فرزندانشان کاملاً صادقانه است - حتی در مهد کودک ، وقتی پسری عاشق دختری می شود ، زیرا او برای راه رفتن پارویی به او داده است و حتی بیشتر از آن در نوجوانی.
در سن 14-15 سالگی ، تغییرات هورمونی در بدن کودک آغاز می شود. دختر احساس می کند مانند یک دختر است ، یک مرد شروع به بیدار شدن در پسر می کند. آنها شروع به نشان دادن علاقه به جنس مخالف می کنند و این طبیعی است.
س Anotherال دیگر این است که ممکن است انتخاب فرد مورد انتخاب والدین را سه برابر نکند ، اما نه منع و نه نصیحت در اینجا کمکی نمی کند. علاوه بر این ، اقدامات تنبیهی فقط می تواند باعث خصومت با والدین از طرف کودک و ادامه رابطه شود ، اما از قبل مخفیانه. حتی اگر کاملاً واضح باشد که فرد انتخاب شده به وضوح برای کودک مناسب نیست ، شما نه می توانید او را تحت فشار قرار دهید و نه حتی بیشتر ، یک دوست را از نظر او تمسخر و تحقیر کنید.
نحوه برخورد با یک نوجوان عاشق
اگر دوستی و تفاهمی در خانواده وجود داشته باشد ، ایده آل است و کودک عادت دارد تمام اسرار خود را با والدینش در میان بگذارد. اما این معمول نیست. اما والدین عاقل و با درایت هنوز بیشتر دیده می شوند.
اول از همه ، ارزش آن را دارد که به کودکان فرصت ملاقات در خانه را بدهیم. اولاً ، این بهانه ای مناسب برای شناخت بهتر فرد منتخب است ، و دوم اینکه ، می توان بدون هیچ گونه سرزنشی ، در صورت وجود ، کاستی های موجود در تربیت یک دوست را به کودک خود اشاره کرد و همچنین سعی در رفع آنها دارد. با تلاش مشترک
به عنوان یک قاعده ، اولین عشق درخشان ترین است و کودکان اطمینان دارند که آینده ای خوش در انتظار آنها است. نباید این حرف را به آنها اعتقاد داشته باشید ، زندگی خودش همه چیز را سر جای خودش قرار می دهد. اما اگر کودکان به طور جدی برای آینده برنامه ریزی می کنند ، علاوه بر این ، برای آینده نزدیک ، لازم است که برای آنها روشن شود ، علاوه بر این ، شما حتی می توانید یک گفتگوی مشترک داشته باشید که یک خانواده کار است و عشق فقط کافی نیست برای ایجاد آن
نیازی به گوش دادن به درخواست های آنها برای کلاسیک ها نیست - ژولیت 14 ساله بود ، اما طبق سنت های آن زمان ، او قبلاً یک کنیز پیر محسوب می شد و "خانم های کوچکتر از او قبلاً بچه دار شده بودند." از پسر می توان پرسید که چگونه می خواهد خانواده اش را تأمین کند ، جایی که قصد دارد همسر جوان خود را بیاورد. به دختر باید توضیح داد که پخت و پز ، شستن ، نظافت یکی از جنبه های مهم زندگی خانوادگی است. بعید است که آنها با برنامه ریزی برای متحد کردن سرنوشت خود ، در مورد زندگی روزمره فکر کنند. پرداختن به س questionsالات عملی آنها را به فکر فرو می برد.
در عین حال ، به محض کسب مهارت های استقلال ، باید به آنها انواع کمک ها در ایجاد خانواده وعده داده شود. عدم ممنوعیت ها و حمایت والدین باعث آرامش فرزندان می شود و روابط آنها به یک کانال آرام و به احتمال زیاد به دوستی ناب کودکانه تبدیل می شود.