چگونه یاد بگیریم به فرزند خود اعتماد کنیم

فهرست مطالب:

چگونه یاد بگیریم به فرزند خود اعتماد کنیم
چگونه یاد بگیریم به فرزند خود اعتماد کنیم

تصویری: چگونه یاد بگیریم به فرزند خود اعتماد کنیم

تصویری: چگونه یاد بگیریم به فرزند خود اعتماد کنیم
تصویری: دکتر هلاکویی - چگونه با فرزندانمان رفتار کنیم تا از مشکلاتشان آگاه شویم 2024, نوامبر
Anonim

توسعه روابط اعتماد با تجدید نظر در باورها و نگرش ها ، تغییر در رفتار آنها آغاز می شود. وقتی اعتماد می کنید ، به بلوغ و خودمختاری (مناسب سن) کودک اعتماد می کنید. این خصوصیات با تأثیر شما شکل می گیرند. این شکل گیری وقتی رخ می دهد که شما به راحتی توانایی تجزیه و تحلیل و بازتاب را نشان می دهید و می دانید چگونه با کودک خود یک زبان مشترک پیدا کنید.

چگونه یاد بگیریم به فرزندت اعتماد کنیم
چگونه یاد بگیریم به فرزندت اعتماد کنیم

دستورالعمل ها

مرحله 1

تحلیل کنید که بی اعتمادی شما چگونه خود را نشان می دهد ، چه افکار و ترس هایی آن را همراهی می کنند. با عدم اعتماد ، فرزندان را محدود می کنید ، برای آنها تصمیم می گیرید و آنها را کنترل می کنید. آیا از سلامتی فرزند خود می ترسید ، آیا نگران هستید که او تحت تأثیر شخص دیگری قرار گیرد یا اشتباه می کند؟ غالباً با عصبانیت و عصبانیت می توانید از شما بازدید کنند: "چگونه جرات کرده است که این کار را انجام دهد؟" احساسات و ترس شما مشروع است ، علاوه بر این ، شما موظف هستید دو قدم جلوتر فکر کنید ، زیرا یک کودک ، به دلیل سن ، همیشه قادر به انجام این کار نیست.

گام 2

حالا از نگاه یک کودک به اوضاع نگاه کنید. چه دانش آموز دبستان باشد ، چه نوجوان و چه جوان ، اول از همه شخص است و حق تصمیم گیری مستقل را دارد. این حق را به او بدهید. این واقعاً برای کودک مهم است ، زیرا به او تجربه خاصی می دهد ، به توانایی های خود اطمینان دارد. موافقت کنید که توانایی عمل بدون نگاه به شخصی در زندگی مفید است. اینکه آیا او می داند چگونه این کار را انجام دهد یا خیر سوال دیگری است که به شما بستگی دارد.

مرحله 3

از نگاه کودک به خود نگاه کنید. بله ، و با نگاه "از بیرون" اقدامات خود را ارزیابی کنید. هر چند وقت یکبار نتیجه گیری می کنید؟ در مورد احساسات ، بدون درک ، تصمیماتی اتخاذ می کنید که شخص کوچک را محدود کند؟ شما مسیر آسان ممنوعیت ها را دنبال می کنید ، اقدامات "آموزشی نادرست" انجام می دهید که در واقع به نتایج مطلوب منجر نمی شود ، کودک را از شما دور می کند و او را تلخ می کند. و شما یک فرد بالغ هستید ، این بدان معنی است که شما یک فرد باتجربه تر و منطقی تر هستید ، که از همه احتمالات فقط از یک قدرت استفاده می کند - یا اقتدار (به عبارت دقیق تر اقتدارگرایی). آیا شما مانند یک کودک دمدمی مزاج نمی شوید ، با این تفاوت که شما بر فرزندان خود قدرت دارید و حتی این اغلب مشکوک است؟

مرحله 4

پس از این تحلیل ، جمع بندی کنید. زرادخانه اقدامات شما می تواند فراتر از تهدید و مجازات باشد. اگر از نفوذ شرکت های بد می ترسید ، به فرزند خود بیاموزید که دوستان خود را انتخاب کند ، در برابر نفوذ مقاومت کند ، تصمیمات مستقلی بگیرد یا نه بگوید. آیا نگران این هستید که فرزندتان اشتباه کند؟ بدانید که خطا یک تجربه است ؛ نمی توان از همه اشتباهات جلوگیری کرد. به شما یاد می دهد که شرایط را تجزیه و تحلیل کنید ، به آینده نگاه کنید ، چندین فاکتور را در نظر بگیرید ، درمورد تصمیمات خود مسئولیت پذیر باشید.

مرحله 5

به طور منظم ، در هر موقعیت غیر روزمره و درگیری ، به کودک خود بیاموزید که فکر کند ، با او صحبت کنید ، درباره آنچه برای او جالب است بحث کنید. اعتماد شما بر این اساس خواهد بود که کودک به او اخطار داده شده یا می داند در هر شرایطی چگونه درست عمل کند.

مرحله 6

یاد بگیرید که به کودک خود احترام بگذارید. مراقب احساسات ، عقاید او باشید. بیاموزید که بدون تهدید و توهین ، در شرایط برابر با او ارتباط برقرار کنید. در این صورت فقط کودک با شما باز خواهد بود و درک اندیشه های او برای شما راحت تر خواهد بود ، شما خواهید فهمید که کدام یک از باورهای او را می توان به آرامی اصلاح کرد. اما در کنار این ، یاد بگیرید که "مخالفت" کودکان را بپذیرید و درک کنید. در حال توسعه حساسیت و استقلال تفکر در آنها ، دیر یا زود با نظر خود کودک مواجه خواهید شد ، که دارای حق حیات است.

توصیه شده: