کودکان خردسال برای رشد عادی ذهنی به طیف گسترده ای از احساسات نیاز دارند که تحت تأثیر تعدادی از عوامل بیرونی ، مثبت و منفی قرار دارد. و از آنجا که دنیای کودک ، اول از همه والدین است ، آنها مسئول همه احساساتی هستند که کودک تجربه می کند.
متأسفانه همه والدین سعی نمی کنند خود را در تربیت فرزند بهبود بخشند. در نتیجه ، کودک بزرگ شده ، که عملا منعی برای او ندارد ، آزادی عمل کامل پیدا می کند و در هوی و هوس خود شروع به زیر فرمان بردن والدین خود می کند.
تمایل والدین برای قرار دادن وی در مرکز خانواده تأثیر مخربی بر رشد ذهنی کودک خواهد داشت. چنین کودکانی بزرگ می شوند و خودخواه می شوند که دنیای درونی دیگری را درک نمی کنند.
والدین هنگام تربیت عضوی از جامعه چه اشتباهاتی می توانند مرتکب شوند؟
- اولین اشتباه میل به مراقبت و محافظت از کودک در برابر همه چیز است. چنین مادران و پدرانی با اولین صدای گریه ، سرشانه به سمت کودک می شتابند ، و اغلب از ترس سو malتغذیه او سعی می کنند زیاد غذا بدهند. در پاییز و زمستان ، آنها بی دلیل خود را با لباس گرم می پیچند ، و بسیاری از وظایفی را که کودک مدتهاست قادر به انجام آنها بوده است (و باید) انجام می دهد. در آینده ، چنین والدینی تصمیم خواهند گرفت که او کی باشد و با چه کسی ازدواج کند. نتیجه چیست؟ شخصیتی ضعیف با اراده ، ضعیف یا بالعکس ، شخصیتی پرخاشگر رشد می کند. هر دو ، و دیگری - شکاف در آموزش.
- اشتباه دوم ، دوست نداشتن است. دلیل این نگرش نسبت به فرزندان خود می تواند جوانی و عدم بلوغ والدین در امور تربیتی ، بارداری ناخواسته و همچنین تولد کودکانی با آسیب شناسی های مختلف باشد. در چنین مواردی ، کودک از همه جدا می شود ، به خودش می بندد ، خودش را در خانواده احساس زاید می کند.
- سومین اشتباه ، تربیت اسپارتایی است. تقاضای عظیم والدین ، ممنوعیت های متعدد ، دیواری عظیم بین فرزندان و والدین آنها برپا می کند ، که غلبه بر آنها همیشه ممکن نیست.
- مشکل چهارم ناتوانی والدین در بخشش شوخی است. مجازاتی که پس از عمل ناپسند به طور کامل مشکل را حل نمی کند. گویا این کودک بخشیده شده است ، اما در اولین فرصت آنها را به یاد می آورند و شروع به سرزنش می کنند. باید به خاطر داشت که هنگام انتخاب مجازات باید سن کودک در نظر گرفته شود.
محیطی که کودکان در آن بزرگ می شوند باید از نظر عاطفی اشباع شود (در حد اعتدال) ، عوامل تحریک کننده (مستی ، اعتیاد به الکل والدین ، رسوائی های مداوم) را کنار بگذارد و بر اساس دوستی ، احترام و عشق باشد.