چقدر ما ، والدین ، در شلوغی و شلوغی زندگی که با سرعت کیهانی می گذریم ، اغلب کودکان را به طور شرم آور اخراج می کنیم ، همیشه در یک زمان اشتباه ، همیشه ساده لوحانه "چرا" را آزار می دهیم ، نه اینکه متوجه شویم که چگونه این کودکان خود را آزار می دهیم و نه اینکه چگونه فرآیندهای شناختی آنها را مسدود می کنیم. و پس از آن ما صادقانه متعجب می شویم - چرا کودک اصلاً نمی خواهد درس بخواند ، و شکوهمندانه شکایت می کند که نسل جوان اصولاً انگیزه آموزشی ندارد.
و در واقع ، سهم ما از گناه در آنچه اتفاق می افتد چیست؟ در واقع ، در دوره این "چرا" آزار دهنده است که فعالیت شناختی کودک شکل می گیرد ، که بعداً در دوره تحصیل فاقد آن است. کودک نه تنها پاسخ س questionsالات را دریافت می کند ، بلکه یاد می گیرد که توجه خود را متمرکز کند ، گوش دهد ، درک کند ، تجزیه و تحلیل کند. بنابراین معلوم می شود که اولین معلمان زندگی او پدر و مادر او هستند.
همه می دانند که چقدر به معلم اول بستگی دارد. آیا او می تواند به کودک علاقه مند شود و عشق به دانش را در او ایجاد کند. هیچ کس بحث نمی کند که از همان اولین قدم به دنیای دانش تحت هدایت حساس او است که تمام تحصیلات بعدی کودک در مدرسه بستگی دارد. موفقیت و اشتیاق او به یادگیری. پس چرا ما ، والدین ، به خود اجازه می دهیم که "چرا" ساده لوحانه فرزندمان را کنار بگذاریم ، و متوجه نشویم که در واقع ما اولین معلمان او هستیم
علاوه بر این ، ما هرگز به این دقیقاً "چرا" فکر نمی کنیم و به ما اجازه می دهیم رابطه اعتماد خود را با کودک برقرار کنیم. کودک هر بار با دریافت پاسخ به س questionsالات کنجکاو خود می فهمد که والدین همیشه وقت آن را دارند. اینکه هر آنچه به او مربوط می شود برای والدین مهم است. بنابراین ، کودک درک درستی از پذیرش مطلق والدین خود پیدا می کند. او می فهمد که والدینش توسط کسی او را دوست دارند - کوچک ، احمق ، همیشه فهمیده ، دمدمی مزاج و مطیع. چنین کودکانی از احمق به نظر رسیدن نمی ترسند ، از خطا نمی ترسند. آنها از دانستن چیزی نمی ترسند ، از پرسیدن نمی ترسند. این به این معنی است که آنها از اینکه خود باشند نمی ترسند.
اگر کودک پاسخی برای س questionsالات مزاحم خود دریافت نکند ، پس احساس می کند والدینش در حد او نیستند. اینکه آنها کارهای مهمتری دارند که باید انجام دهند ، اما او ، کوچک و احمق ، برای آنها جالب نیست و … نیازی نیست.
بنابراین معلوم می شود که با کمی "چرا" "شروع زندگی" فرزند ما آغاز می شود. و شروع آن چه خواهد بود - مستقیماً به ما ، والدین بستگی دارد.