عشق احساسی است که قرن ها خوانده شده است. آیا اعتیاد می تواند یک مشکل باشد؟ پاسخ بله است. وقتی احساس عاشق شدن هدف و مفهوم زندگی باشد ، وقتی شی of عشق به تنها مرکز توجه تبدیل شود ، در صورت تهدید زندگی و سلامتی فرد ، وقت آن است که از اعتیاد به عشق خلاص شویم.
مسئله را بپذیرید
این عقیده که اعتیاد به عشق همیشه یک رابطه ناکارآمد است ، که در آن یکی از شرکا the دیگری را به یک پایه می برد ، تمام نقص های شخصیت را می بخشد و رفتارهای ناشایست بسیاری را توجیه می کند ، فقط تا حدی درست است. این سناریو فقط یکی از موارد ممکن است. طرف دیگر در یک رابطه معتاد ممکن است بی عیب و نقص باشد ، اما این به هیچ وجه بر اختلال عملکرد زن و شوهر تأثیر نخواهد گذاشت. بنابراین ، باید به احساسات خود توجه کنید ، تا دریابید چه نیازهایی را در این روابط برآورده می کنید.
اگر این فقط تمایل به بودن با کسی باشد ، ترس از تنهایی ، احتیاجی است که شخصی از شما مراقبت کند یا شخصاً از او مراقبت کند - شما با احتمال بالایی از اعتیاد ، به یک عشق اعتیاد دارید. علائم اعتیاد عاشق شدن مکرر ، تبدیل سریع به یک رابطه "جدی" ، نادیده گرفتن رفتار منفی شریک زندگی ، تلاش برای کنترل او برای راحتی خود ، انتظارات غیر واقعی از روابط عاشقانه است ، این ایده که فقط عشق همه نیازها و خواسته ها را برآورده می کند.
کمک بخواهید
اعتیاد به عشق مانند اعتیاد به مواد مخدر است. کنار آمدن با آن به تنهایی بسیار دشوار است. اغلب اوقات ، ریشه های رفتار ناکارآمد به دوران کودکی برمی گردد. دلایل زیادی برای ایجاد الگوهای ناسالم می تواند وجود داشته باشد. فهمیدن اینکه کدام یک به وضعیت فعلی منجر شده اند ، کار یک روانشناس است. از یک متخصص کمک بگیرید.
مکث
شاید رابطه شما هنوز فرصتی داشته باشد ، اما شما می توانید تنها پس از ترک آنها به این موضوع پی ببرید تا پس از مدتی معقولانه آن را ارزیابی کنید. اگر شریک زندگی شما با احساسات واقعی به شما ارتباط دارد ، اگر صادقانه به شما اهمیت می دهد ، پس او علاقه مند است که احساس خوبی به شما بدهد و می تواند کنار برود و به شما فضا و زمان برای بهبودی بدهد. اگر او با مکث موافقت نکند ، شما را می ترساند که "این پایان است" ، جدا شدن از این شخص خاص یک نعمت است. او که شما می خواهید نیست. مرزهای سالم بخشی از سلامت روان و هماهنگی در روابط است. شریکی که نمی خواهد با آنها مطابقت داشته باشد ، آماده نیست به شما فرصت دهد تا آنها را بازیابی کنید ، سمی است. عشق واقعی به این معنی است که مردم به فکر رفاه یکدیگر هستند.
از توهم خلاص شوید
دریابید که دردی که از شکستن می گیرید هیچ ارتباطی با نحوه رابطه شما ندارد. بیشتر مردم نه آنچه را که واقعاً بود ، بلکه آنچه را که می توانست در خواب آنها باشد ، سوگواری می کنند. همانطور که ذهن سعی در ترمیم قلب زخمی دارد ، غالباً خاطرات دردناک را مسدود می کند ، آنها را جابجا می کند ، و شما آرزو می کنید برای اوقات خوب ، آنها را ایده آل کنید ، و خاطرات بد را فراموش کنید. بهترین استراتژی این است که بنشینید و هر چیزی را که باعث آزار و اذیت و ناراحتی شما شده است ، یادداشت کنید. نکته این یادداشت ها این نیست که هنگام خواندن یادداشت های خود احساس خشم ، پشیمانی ، گناه یا غم و اندوه کنید ، بلکه یادآوری چیزی است که می خواهید از آن دور شوید و کجا بیایید.
آموختن را بیاموزید
اگر توانسته اید از یک رابطه ناسالم خارج شوید ، پس احساسات طبیعی که وقتی به خاطر می آورید چقدر ناعادلانه با شما رفتار شده احساس می کنید عصبانیت و کینه است. برای روان ، آنها به عنوان هشدار دهنده ، و همچنین یک کیسه هوا هستند که فاصله را با افرادی که به شما آسیب می رسانند کاهش می دهد. با این حال ، ادامه تجربه همین احساسات پس از قطع رابطه به معنای گیر افتادن در گذشته است ، اجازه دهید بر زندگی شما حاکم شود. بخشش اساساً به آزادی عاطفی شما منجر می شود.
بخشش کسی آسانتر است اگر نگاهی به اشتباهات خاصی که در مورد شما انجام شده اند بیاندازید و سعی کنید از دیدگاه شخص مقابل به وضعیت آن نگاه کنید. در بیشتر موارد ، اگر شریک زندگی شما سوry استفاده کننده نبود ، آنها از روی میل به شما آسیب نرسانده اند. معمولاً افراد به گونه ای یا دیگری رفتار می کنند ، که نوعی سود برای خود را در پی دارد و منافع دیگران یا در درجه دوم قرار می گیرد یا اصلاً مورد توجه قرار نمی گیرد. این بهترین استراتژی در یک رابطه نیست ، اما کاملاً معمول است. توانایی درک انگیزه های دیگران به شما کمک می کند با آگاهی بیشتری به گذشته نگاه کنید ، خاطرات ناخوشایند را کمتر شخصی و دردناک کنید.
یاد بگیرید که خودتان را دوست داشته باشید
برای اینکه بتوانید یک رابطه عاشقانه سالم ایجاد کنید ، باید یاد بگیرید که قبل از هر چیز خودتان را دوست داشته باشید. شما باید باور داشته باشید که شما شایسته نگرش خوب نسبت به خود ، مراقبت ، مشارکت ، گرما هستید. این بدون درک مثبت از شخصیت شخص غیرممکن است. اگر نسبت به خود پر از منفی هستید ، دائماً از خود انتقاد می کنید ، خود را لایق رابطه خوب نمی دانید ، ناخودآگاه هر بار شریکی را انتخاب می کنید که همان نگرش را نسبت به شما پخش کند. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که شخص دیگری بهتر از رفتارهایی که با خود دارید با شما رفتار کند
دریابید که هیچ نیمه ای وجود ندارد
هر شخص یک فرد خودکفا جدایی ناپذیر است. هیچ "نیمه ای" برای شما در نظر گرفته نشده است. میلیاردها انسان در این کره خاکی وجود دارند و کسانی که می توانید با آنها "موفق" شوید ، بسیار بیشتر از یک نفر. اگر رابطه فرسوده ، صدمه دیده یا حمایت کننده نیست ، قدرت ادامه حرکت را پیدا کنید. اگر به عنوان یک شخص بزرگ شده اید ، روی خود کار کرده اید ، به اشتباهات گذشته خود پی برده اید ، این به شما کمک می کند شخصی را که با او به سطح جدیدی می روید پیدا کنید و روابط هماهنگ ایجاد کنید. عجله نکنید و فکر نکنید که فقط در عشق می توانید خود را درک کنید.