از یک طرف ، ترس عملکرد محافظتی بدن است ، از طرف دیگر عقده ها ، عزت نفس پایین و ترس از تکرار سناریوی زندگی کسی - شخص یا والدین.
دستورالعمل ها
مرحله 1
به عنوان یک قاعده ، در ابتدای رابطه شخصی که بوجود آمده است ، ترس از ناپسند شدن سریع ، ناامید کننده وجود دارد. افرادی که دارای عزت نفس بسیار پایینی هستند ، گاهی حتی تعجب می کنند: چرا او / من را انتخاب کرد ، زیرا من نه با استعداد ، نه با زیبایی و نه با ثروت مادی درخشش ندارم؟ اولاً ، همه چیز نسبی است ، و ثانیا ، اگر به شخصی علاقه دارید ، چیزی در شما او را قلقلک می دهد ، به این معنی که دیگر در این موضوع تأمل نکنید. بهتر از این ، شروع به بالا بردن مشخصات خود از نظر خود کنید. این آسان نیست ، اما برای یک زندگی با کیفیت لازم است. ابتدا لیستی از جنبه های مثبت خود تهیه کنید - باور کنید بسیاری از آنها وجود دارد ، اگرچه اعتماد به نفس پایین در ابتدا شما را آزار می دهد. با گذشت زمان ، این تمرین برای شما بسیار آسان خواهد شد.
گام 2
راه دیگر برای افزایش عزت نفس این است که روی خود کار کنید. اگر خود را به اندازه کافی جذاب نمی دانید - در سالن بدنسازی ثبت نام کنید ، به یک آرایشگر بروید ، فقط به یک سالن زیبایی بروید ، پس از همه ، مجلات براق و توصیه های دوستان وجود دارد که می توانید برای کمک به آنها مراجعه کنید. سطح فکری خود را بالا ببرید - ادبیات خوب بخوانید - چه کلاسیک و چه مدرن. به تئاتر و نمایشگاه بروید ، موسیقی گوش دهید ، با افراد جالب ارتباط برقرار کنید ، سفر کنید. رشد و توسعه - این باید به تنها شکل وجود شما تبدیل شود.
مرحله 3
ترس مشترک دیگر ترس از ناامید شدن است. ممکن است شما در حال بازگشت به تجربیات منفی روابط ناموفق خود باشید ، یا مملو از تجربیات والدین خود باشید. دنیا ناقص است ، اما یک چیز است که واقعاً شریک زندگی خود را ارزیابی کنید و گفتار و کردار او را تجزیه و تحلیل کنید ، و چیز دیگری است که باید فکر کنید ، مشکلات را مطرح کنید. گذشته را ارزیابی کنید ، پس ناامیدی در زمان حال کمتر خواهد بود. سعی کنید آن کارهایی که منجر به فروپاشی رابطه گذشته شده را انجام ندهید. اگر برای شما بسیار دور از حد استاندارد است ، روابط خود را طبق برنامه والدین خود نسازید.
مرحله 4
رها شدن توسط یک عزیز نیز هراسی نسبتاً رایج است که باز هم ناشی از اعتماد به نفس ، جذابیت و تجربیات گذشته است. بنابراین ، به احتمال زیاد ، ترس شما بی اساس است. افکار سیاهی را که مانع لذت بردن از زندگی و احساساتی می شوند که شما را غرق می کند ، دور کنید. اگر نمی توانید تغییر وضعیت دهید ، با عزیزانتان صحبت کنید ، مطمئناً آنها شک شما را برطرف می کنند. علاوه بر این ، ممکن است شریک زندگی شما گرفتار ترس های مشابه شود.
مرحله 5
اغلب اوقات ، ترس از مسئولیت ایجاد می شود - بعد از همه ، با ارتباط با یک شخص ، شما به نوعی به یکدیگر وابسته می شوید. شاید برای کسی آسان تر باشد که فقط در قبال خود مسئولیت داشته باشد و در مقابل افرادی که رام شده اند مسئولیت پذیر باشد ، این فوبیا که عمدتاً در مردان گسترده است مانع آنها می شود. برای بسیاری ، این ترس مبتنی بر این باور است که یک رابطه جدی آزادی را از بین خواهد برد و زندگی دیگر مانند گذشته نخواهد بود: زمان کمتری برای خود فرد عزیز ، برای سرگرمی ها ، سرگرمی ها و بالعکس بیشتر از خودشان باید به نیازها و علایق فرد مورد نظرشان داده شود. این فقط تا حدی صحیح است. در واقع ، زندگی در یک زن و شوهر باید چیزی را فدا کند - وقت شخصی ، علایق و غیره. شریک زندگی خود را به کاری که انجام می دهید علاقه مند کنید ، او را در زندگی خود دخیل کنید - و سرگرمی ها و سرگرمی های مشترک خواهید داشت. و در عین حال ، به نحوه زندگی فرد منتخب خود علاقه مند باشید ، شاید اشتراکات شما بسیار بیشتر از آنچه در ابتدا داشتید ، باشید.
مرحله 6
در هر صورت ترس خود را پنهان نکنید ، آنها را با عزیزان خود در میان بگذارید. اگر بحث های شما در بن بست است ، به یک روانشناس مراجعه کنید - با هم یا جداگانه ، مهم نیست. یک متخصص خوب به شما کمک می کند تا شرایط را درک کنید ، به سازش بپردازید و بدون تلاش خود ، ترس را از بین ببرید.