از بسیاری جهات ، زندگی والدین و فرزندان در دوره ای که دانش آموزان وارد سن انتقالی می شوند ، نه با تغییراتی که با ترس از زندگی سابق روبرو هستند ، پیچیده است. ترس های مرتبط با بلوغ آینده والدین را به این واقعیت تبدیل می کند که مجموعه ای از مشاجرات ، بی ادبی و بی ادبی در انتظار آنها است. اما در حقیقت ، این مسئله همیشه دور از ذهن نیست و کافی است که از قبل ترس را کنار بگذارید ، بلکه فقط برای زندگی هر روزه زندگی فعلی خود در کنار فرزندتان هستید.
دستورالعمل ها
مرحله 1
قانون اساسی فرزندپروری نوجوان را به خاطر بسپارید: او همچنین انسان است. او قبلاً به عنوان فردی با شخصیت و گرایش های خاص به این دنیا آمده است و شما نباید سعی کنید شخصی را از او مجسمه سازی کنید. او از قبل وجود دارد و شما فقط می توانید امکانات مختلف این دنیا را به او نشان دهید. اول از همه ، نه با کلمات ، بلکه با مثال خود بر او تأثیر بگذارید: بگذارید از طریق شما ببیند منظور از مهربان بودن و سخاوت داشتن است ، چرا از خواندن خوب در جامعه استقبال می شود و غیره ابتدا به خود توجه کنید.
گام 2
خود را مجبور کنید که اجتناب ناپذیری بزرگ شدن را بپذیرید. یک نوجوان به میزان مشخصی از استقلال احتیاج دارد که با تخصیص مسئولیت انجام برخی امور در خانه دیگر نمی توان جای آن را گرفت. او نیاز بیشتری دارد - دسترسی به فضای اجتماعی. برای این واقعیت آماده شوید که در این دوره او ممکن است در جاهای دیگر به دنبال اقتدار باشد. شما فقط یک راه برای باقی ماندن شخصی دارید که فرزندتان برای آن احترام قائل است و می خواهد با آن برابر باشد و این روش قبلاً در بالا توضیح داده شد: با اعمال خودتان یک مثال بزنید.
مرحله 3
به فرزند خود اعتماد کنید. شما می دانید که او چگونه و چه زمانی دروغ می گوید و فقط با این دانش هدایت شوید. سعی نکنید سو susp ظن های جدیدی را اختراع کنید. با تأخیر؟ بله ، شما نگران بودید ، اما آیا در جوانی این اتفاق برای شما نیفتاد؟ از نشان دادن میزان آسیب دیدگی و بدی خود جلوگیری کنید ، و با سو abuse استفاده به او فحش ندهید. هرگونه احساسات خشن تنها منجر به این واقعیت می شود که نوجوانی که سیستم عصبی وی در این سن حساسیت ویژه ای دارد ، شروع به دفاع از خود می کند و به درون خود می کشد. به دنبال راه هایی برای حل آرامش درگیری باشید: نگرانی های خود را با او در میان بگذارید ، اما او را رها نکنید ، درباره تجربیات خود صحبت کنید ، اما آنها را فشار ندهید.
مرحله 4
باور کنید که او واقعاً بزرگسال است و به او فرصت دهید تا آن را نشان دهد. در این صورت او مجبور نخواهد بود به روش هایی متوسل شود که در واقع نارسایی کودک را بیش از بزرگسالی نشان دهد. او که احساس استقلال و بزرگسالی می کند ، فقط برای اثبات چیزی سیگار نمی کشد.
مرحله 5
به نوجوان آموزش ندهید ، این بزرگترین اشتباهی است که می توانید مرتکب شوید. به او کمک کنید تا این دنیا را بشناسد ، اما سعی نکنید او را آموزش دهید ، الگوهای رفتاری را روی او بگذارید. و زندگی او را به چهارچوب های سخت تقسیم نکنید: بدون اینکه در اظهارات عمومی آویزان شوید ، روی روند فردی شدن شخصیت در خانواده خود تمرکز کنید.