چگونه یک فرد سالم ، باهوش و شاد پرورش دهیم؟ چگونه می توان ارزش های اساسی انسانی را به وی منتقل کرد؟ نکته اصلی در تربیت کودک چیست؟ این س questionsالات همیشه والدین را نگران کرده و آنها را نگران خواهد کرد. برخی از قوانین و فنون از زمان باستان حفظ شده است و تعداد زیادی از آنها در طول قرن گذشته بوجود آمده است که قابل شمارش نیست.
در واقع ، در اینجا همه چیز ساده است. برای خوشبخت کردن کودک ، نیازی به کاوش در رساله های متعدد نیست. همانطور که بسیاری معتقدند ، شما فقط باید کودکان را نه با چوب و هویج تربیت کنید. شما باید با عشق ، احترام و مثال خودتان آموزش دهید. فقط در این حالت می توان سالم ترین ، شادترین و خودکفا ترین فرد را رشد داد.
اولین اشتباه جدی که بیشتر والدین مرتکب می شوند این است که اقدامات کودک را از شخصیت وی جدا نمی کنند. اگر کار خوبی انجام داده باشید ، فوق العاده هستید ، کار درستی انجام نداده اید ، این بدان معناست که خودتان آنقدرها خود نیستید. به نظر می رسد که کودک همیشه احساس دوست داشتن ، نیاز و عزیز بودن نمی کند. او هر از گاهی به نوعی محبوب است. به نظر می رسد والدین می خواهند واقعیت را به کودک منتقل کنند اما عکس این اتفاق می افتد.
در کودکانی که در چنین شرایطی قرار دارند ، درک خوب و بد تغییر می کند. کودک فقط برای تعریف و تمجید تلاش می کند و می ترسد کاری اشتباه انجام دهد تا بد نباشد. کودک باید پذیرفته شود! هر کسی قبول کند. او باید احساس کند که به او احتیاج دارد و به خاطر چیزی دوستش ندارد. آنها او را به خاطر آنچه که هست دوست دارند: او عزیز است ، مهم است ، بهترین و عزیزترین است. این مهمترین شرط رشد و تکامل کودک است. این به شما کمک می کند تا اعتماد به نفس داشته باشید ، عزت نفس شما رشد می کند و به شما امکان می دهد اتفاقات رخ داده را به درستی ارزیابی کنید. و شما باید در مورد کودکان ، اما اقدامات آنها بحث نکنید. در غیر این صورت ، روان شکننده کودک با احساسات کنار نمی آید و انحراف در رفتار آغاز می شود. سپس می تواند منجر به عقده ها ، عدم امنیت و عصبی شود.
دومین اشتباه والدین بی احترامی است. از همان کودکی کودک یک شخص است. با نظر خود ، قضاوت و نیازهای خود. درک بعضی از والدین در بعضی مواقع دشوار است. آنها از اوج سن و تجربه ای که کسب کرده اند ، خود را در تصمیم گیری در مورد سرنوشت فرزندشان حق می دانند. همه چیز کاملاً بی ضرر شروع می شود - با انتخاب لباس ، اسباب بازی و غذا. واضح است که در برخی از مراحل رشد کودک این طبیعی است. اما وقتی کودک بزرگ می شود و چنین سیستمی ادامه می یابد ، باید به آن توجه شود. اغلب اوقات ، والدین حتی آنچه فرزندشان می خواهد را نمی شنوند. "چگونه می تواند بداند که چه چیزی برای او بهتر است؟ من بیشتر در این دنیا زندگی کردم ، بهتر می دانم. " هیچ کس بحث نمی کند تجربه زندگی بسیار ارزشمند است. و نیازی به پیروی کورکورانه از هوی و هوس کودک نیست. به سادگی با هدایت او در مسیر درست ، باید به او آزادی انتخاب بدهید. اینجاست که احترام ، پذیرش نظر فرزند شما آغاز می شود. این آغاز توانایی تصمیم گیری به موقع و انتخاب شما است.
محافظت بیش از حد و خلاص شدن از مشکلات نیز در روند آموزش غیر قابل قبول است. والدین مراقبت بیش از حد را همیشه توجیه می کنند ، زیرا همه برای فرزندان خود فقط سلامتی ، فقط موفقیت آرزو می کنند. مسئله این است که یک فرد ناسازگار هرگز سالم و موفق نخواهد بود. در زندگی بعدی ، این امر با درماندگی و تنبلی دوباره به خواب خواهد آمد. شخصی که به این واقعیت عادت کرده است که همیشه از همه مشکلات رهایی می یابد ، هرگز قادر به زندگی کامل ، کار و ایجاد روابط با دیگران نخواهد بود. وظیفه والدین استقلال کودک است. این رمز موفقیت آینده است. و در زمان حال نیز نکته اصلی اینجاست که از یک افراط به دیگری منتهی نشوید. همه چیز باید در حد توان شما باشد. کودک در هر سنی می تواند کاری برای خودش انجام دهد. بنابراین ، او را از این فرصت محروم نکنید.
می توانید در مورد تربیت صحیح برای مدت بی نهایت طولانی صحبت کنید و بحث کنید. اکنون تحولات زیادی در این زمینه وجود دارد. اما یادآوری یک نکته مهم است - کودک نیازی به آموزش ندارد. هر عملی واکنش ایجاد می کند.بنابراین ، کودکان باید دوست داشته شوند ، با آنها وقت بگذارند و ارتباط برقرار کنند. و بسیار عالی خواهد بود که از کلمات خود با یک مثال گویا پشتیبان تهیه کنید.