چرا دختران 18-20 ساله اینقدر مشتاق ازدواج هستند

فهرست مطالب:

چرا دختران 18-20 ساله اینقدر مشتاق ازدواج هستند
چرا دختران 18-20 ساله اینقدر مشتاق ازدواج هستند

تصویری: چرا دختران 18-20 ساله اینقدر مشتاق ازدواج هستند

تصویری: چرا دختران 18-20 ساله اینقدر مشتاق ازدواج هستند
تصویری: ازدواج ظالمانه دختران زیر سن در ایران... 2024, ممکن است
Anonim

جوانی بهترین زمان زندگی محسوب می شود: یک فرد سالم ، پر از قدرت ، تمام زندگی خود را در پیش دارد. اما جوانان نیز نگرانی ها و مشکلات خاص خود را دارند. به طور خاص ، دختران 18-20 ساله نگران نحوه ازدواج در اسرع وقت هستند.

عروسی رویای دختران است
عروسی رویای دختران است

تمایل به تشکیل خانواده برای یک فرد طبیعی است ، اما برای دختران 18-20 ساله اهمیت خاصی پیدا می کند. این امر توسط عوامل روانی و اجتماعی تسهیل می شود.

کلیشه های اجتماعی

زندگی در جامعه دشوار است و از کلیشه های ذاتی آن مبراست. این یکی از محافظه کارانه ترین م componentsلفه های آگاهی عمومی است و رها سازی کلیشه ها را در مورد زنان از بین نبرد.

یکی از آنها ایده زن به عنوان یک "خانواده در وهله اول" است. جامعه به راحتی زنی را که در کار خود درک نکرده است ، می بخشد ، اما نمی خواهد زنی را که زن و مادر نشده است ببخشد. به زنی که در فعالیت های حرفه ای به اوج رسیده است ، با ترحم نیمه تحقیرآمیز نگاه می شود: "اگر هیچ کس ازدواج نکند ، چه کار دیگری می تواند انجام دهد."

یک کلیشه دیگر با فرمول قدیمی خواستگاری بیان می شود: "شما یک محصول دارید ، ما یک تاجر داریم." واقعاً به زن به عنوان "کالا" نگاه می کنند ، و به مرد - به عنوان "خریدار". به طور سنتی ، اعتقاد بر این است که مردی که خانواده تشکیل نمی دهد ، این کار را با میل خود انجام می دهد ، و زنی که بدون ازدواج باقی می ماند به اندازه کافی خوب نیست که بتواند به دیگران علاقه مند شود. این حتی در هنر نیز منعکس می شود: در فیلم ها و رمان ها ، به عنوان یک قاعده ، لیسانسه های قدیمی به عنوان همنشینان خوش و خنده دار و کنیزان قدیمی به عنوان افراد صفراوی و عصبانی از همه دنیا به تصویر کشیده می شوند.

چنین کلیشه هایی نمی توانند بر عزت نفس دختر تأثیر بگذارند. او با ترس از برچسب تحقیرآمیز "کنیز پیر" ، به دنبال جدا شدن از دخترانه در اسرع وقت است ، و درک می کند که "قیمت کالاها" با افزایش سن کاهش می یابد ، هر ساله او رتبه "بازار عروس" را کاهش می دهد.

تلاش برای آزادی

در سن 18-20 سالگی ، فرد در یک وضعیت متناقض قرار می گیرد. از یک طرف ، این دیگر کودک یا حتی یک نوجوان است ، این بزرگسالی است که از تمام حقوق شهروندی برخوردار است و به عنوان یک فرد کاملاً رشد کرده است. از طرف دیگر ، در این سن ، افراد ، به طور معمول ، هنوز فقط در حال تحصیل هستند ، و اگر کار می کنند ، در موقعیت های کم درآمد ، بنابراین ، از نظر مالی به والدین خود وابسته هستند و مجبور می شوند با آنها در همان آپارتمان

برای والدین ، کودکان بزرگسال کودکانی هستند که می توانند فریاد بکشند ، تحریک آنها را از بین می برند ، نظر آنها را نادیده می گیرند ، و حق حریم خصوصی آنها را نمی شناسند. این وضعیت به ویژه در خانواده هایی که کودکان بزرگ مجبور هستند نه تنها با پدر و مادر بلکه پدربزرگ و مادربزرگ خود زندگی کنند نیز دشوار است.

در چنین موقعیتی یک مرد جوان از هر جنسیتی قرار دارد ، اما دختر امیدوار است که از دیکتاتوری والدین خلاص شود. به طور سنتی ، زن به خانه شوهرش می رود ، بنابراین دختر می تواند امیدوار باشد که ازدواج کند و خانه والدین را ترک کند.

پدرشوهر و مادرشوهر ممکن است همان استبدادهای داخلی پدر و مادر باشند ، اما دختر هنوز به این موضوع فکر نمی کند. اگر برقراری ارتباط با خویشاوندان جدید امکان پذیر نباشد ، او هنوز شخص نزدیک به شخص شوهر خود خواهد داشت که می تواند از او محافظت کند و در مقابل والدینش بی دفاع است.

همه این شرایط دختران را در سنین 18-20 سالگی مجبور می کند بدون هیچ تردیدی ازدواج کنند. در بعضی موارد ، این امر منجر به ناامیدی ، طلاق و زندگی شکسته می شود.

توصیه شده: