به دلیل زندگی خوب ، طلاق تصمیم گیری نمی شود. شرایطی وجود دارد که این تنها راه نجات است ، اما شرایطی وجود دارد که قابل تأمل است. در هر صورت ، تصمیم اتخاذ شده زندگی نه تنها همسران ، بلکه فرزندان آنها را نیز برگشت ناپذیر خواهد کرد.
اتحادیه های خوشبختی وجود دارد ، اما گاهی اوقات بهتر است همسران از هم جدا شوند. گزینه ایده آل طلاق بدون رسوائی و سرزنش ، صلح آمیز است ، زمانی که هر دو شریک زندگی می کنند. با این حال ، این وضعیت معمول نیست.
جدا شدن یا ماندن؟
دلیل اصلی این جدایی سو mis تفاهم متقابل ، عدم توانایی گوش دادن و تمایل به حفظ رابطه است. آنها تصمیم نمی گیرند که به دلیل زندگی خوب طلاق بگیرند. اعتیاد به الکل ، اعتیاد به مواد مخدر ، استبداد خانگی دلایل خوبی برای فراق است. بقیه شرایط نیاز به مشورت دارند.
معمولاً اگر شریک زندگی روی خود کار کند و با هم به دنبال راه حل های سازش باشد ، ازدواج خوشبخت می شود. اما همه افراد آماده چنین رویکردی نیستند. در بهشت ، اتحاد نادر است.
- غالباً افراد از یکدیگر ناامید می شوند ، به جای کار بر روی رابطه ، تصمیم به جدایی می گیرند.
- هر دو در یک آپارتمان زندگی می کنند ، اما به معنای کامل کلمه آنها زن و شوهر نیستند.
- به عنوان یک دلیل خوب ، عدم تطابق کامل شخصیت ها ، خلق و خوها وجود دارد.
طلاق در چنین مواردی ممکن است تنها راه حل برای همه باشد. اگر ادامه زندگی مشترک غیرممکن است بهتر است متفرق شوید. و کودکان دلیلی برای حفظ رابطه نیستند. خصومت و بی تفاوتی مادر و پدر هر دو برای کودک به همان اندازه آسیب زاست.
استدلال هرچه باشد ، طلاق حتی در صورت قطع مسالمت آمیز استرس زا بود و همچنان استرس زا است. هم در هنگام جدایی و هم بعد از آن ، شرکا می توانند احساس آرامش ، شادی و حتی سرخوشی کنند.
اما خیلی سریع ترس از آینده ، ناامنی ، ناامیدی ، پشیمانی و اتلاف وقت در یک ازدواج ناموفق جایگزین چنین احساساتی می شود. پس از استراحت ، چنین تظاهرات عادی است. اگر به درستی تجربه شوند ، آنها با گذشت زمان عبور می کنند.
اعتقاد بر این است که پس از جدایی ، شانس یافتن یک شریک زندگی مناسب افزایش می یابد. فرصت های جدیدی برای ایجاد روابط شادتر وجود دارد. این فقط تا حدودی درسته.
چگونه تصمیم درستی بگیریم
برای اتحادیه موفق تر ، کار جدی درباره اشتباهات لازم است:
- درسهایی که باید از ازدواج گذشته گرفته شود؛
- خودت را عوض کن مسئولیت و سهم شخصی خود را در فروپاشی رابطه قبلی درک کنند.
بنابراین ، طلاق همیشه یک راه حل ایده آل برای مشکلات نیست. حتی می توان با بحران های شدید خانوادگی و طولانی مدت کنار آمد. پس از آن ، زن و شوهر به سطح جدیدی از رابطه می روند.
روانشناسان یک تست رایگان ارائه می دهند. این زوج تصور می کنند حداقل ده سال از طلاق گذشته باشد. هر دو باید در زندگی جدیدی به خود نگاه کنند: آنها کجا هستند ، چگونه ، با چه کسی. بعلاوه ، همه با نگاه از خارج به خود نگاه می کنند ، و سعی می کنند در یافتن شریک زندگی جدید به خود توصیه کنند.
شاید نکته این است که جستجوی یک فرد ایده آل وجود دارد که وجود ندارد ، یا این جستجو به دنبال کپی والدین است. سپس تمام تلاش ها برای ایجاد روابط جدید محکوم به شکست است.
آزمون دوم وجود دارد. از زن و شوهر دعوت می شود که به خاطر بسپارند:
- چرا آنها عاشق یکدیگر شدند؛
- چه چیزی بین آنها خوب بود.
همه به س questionsالات پاسخ می دهند و از شریک زندگی هم همین را می پرسند. اگر هر دو می توانند صادقانه پاسخ دهند ، این لحظات را بخاطر بسپارید ، پس ازدواج می تواند نجات یابد.
متناوباً ، همسران می توانند به مدت سه ماه جداگانه زندگی کنند:
- اگر در این مدت آنها به سمت یکدیگر کشیده شوند ، زندگی خود ثابت کرده است که نجات یک رابطه ممکن و ضروری است.
- اگر جداگانه زندگی می کنید - حداقل یک هدف طولانی مدت که در انتظار آن هستید ، اتحادیه محکوم به فنا است.
بی پولی مداوم ، افسردگی ناشی از رسوایی های مداوم ، هنگامی که تصور عدم آزادی ، وابستگی به این خانواده خاص باعث از بین رفتن شود ، دلایل خوبی برای از هم پاشیدگی است. در صورت عدم امکان نجات ازدواج یا بهبود روابط ، روانشناسان به همسران و فرزندان آنها کمک می کنند تا از طلاق جان سالم به در ببرند.
لازم به یادآوری است که ممکن است ازدواج جدید یک کپی از ازدواج قبلی باشد ، اگر هیچ یک از شرکا نمی خواهند تغییر کنند ، درک نمی کند که نه تنها همسر سابق مقصر این جدایی است.