توصیف هر شخص با توجه به خصوصیات بیرونی و درونی وی قابل تهیه است. در عین حال ، خصوصیات درونی ، ویژگی های شخصیتی وی برای نگرش نسبت به دیگران از دیگران تعیین کننده تر هستند. فقدان اصل نیز یک ویژگی شخصیتی است ، اما بهترین نیست.
دستورالعمل ها
مرحله 1
هر فرد اصول زندگی - مجموعه خاصی از قوانین و اعتقادات را دارد که توسط آنها هدایت می شود. حضور و پایبندی محکم آنها به آنها فرد اصولی را تعیین می کند - رفتار او قابل پیش بینی است و احترام دیگران را برمی انگیزد ، حتی اگر همه آنها با این اصول و عقاید مشترک نباشند. البته به شرطی که رعایت این قوانین زندگی خدشه ای به حقوق و آزادی افراد دیگر وارد نكند. در عین حال ، اصول زیادی نباید وجود داشته باشد - این قوانین اساسی اخلاق هستند ، برخی از آنها در دستورات کتاب مقدس تنظیم شده اند.
گام 2
برخی از باورها ، حتی در یک فرد کاملاً اصولی ، می توانند در طول زندگی تغییر کنند و این امری طبیعی است ، زیرا شخص خودش باید در روند رشد شخصیت با افزایش سن تغییر کند. هر ساله او بیشتر و بیشتر می آموزد ، بنابراین عاقل تر می شود و در نگرش خود نسبت به بسیاری از مسائل تجدید نظر می کند ، که قبلاً به تجربه زندگی اش هدایت شده است. چنین تغییری در اعتقادات هرگز ناگهانی نیست و هرگز به تغییر شرایط سیاسی ، اقتصادی یا فرهنگی بیرونی بستگی ندارد ، به همین دلیل چنین توانایی در بازاندیشی در نگرش فرد نسبت به زندگی ، احترام می گذارد و شخص را غیراصولی نمی کند.
مرحله 3
یک فرد غیر اصولی نیز اصولی دارد ، اما ممکن است اصولاً با اصول جهانی مطابقت نداشته باشد یا مطابق با تغییر محیط خارجی تغییر کند. رد كردن برخوردهای اخلاقی كه فرد دیروز اعلام كرد تا با واقعیت های امروز مطابقت داشته باشد ، "در روند" باشد یا از تغییر عقاید سود ببرد - این همان چیزی است كه فرد غیراصولی را به حركت می اندازد. طبیعتاً این رفتار باعث غیرقابل پیش بینی بودن و در نتیجه غیرقابل اعتماد بودن می شود.
مرحله 4
فردی که از اخلاق غفلت می کند و اعتقادات خود را تغییر می دهد ، همیشه نمی تواند طرد شود - شرایط و شرایطی وجود دارد که این کیفیت بسیار مورد تقاضا است. در مواردی که افراد مستحکم ، آماده رقص با صدای دیگران ، که نمی توانند و نمی خواهند مستقل فکر کنند و با بی عدالتی مبارزه کنند ، لازم است افراد غیراصولی وارد صحنه می شوند. بله ، آنها بخاطر برخی از مزایای ناچیز لحظه ای ، آماده اند که از مفاهیمی مانند وجدان ، ناموس ، عدالت ، وظیفه و همچنین حقوق و منافع دیگران غافل شوند. و اغلب آنها بسیار راحت تر از کسانی که نسبت به این مفاهیم بی تفاوت نیستند و با آنها سازش نمی کنند زندگی می کنند. البته سرزنش شرایط بیرونی به سادگی احمقانه است ، زیرا رعایت اصول یا غیراصولی بودن تنها انتخاب خود شماست.