از کودکی به مردم یاد می دهند که دروغ گفتن غلط و غلط است. با این وجود ، مردم اغلب دروغ می گویند. با این حال ، علاوه بر فریب مشترک برای محافظت از خود ، یک دروغ نجات نیز وجود دارد - فریبی که برای محافظت از افراد دیگر طراحی شده است.
دروغ های نجات و دروغ های سفید
فریب نجات غالباً با فریب مودبانه اشتباه گرفته می شود. به همین دلیل است که مردم اغلب وجود دروغ برای نجات را انکار می کنند: آنها معتقدند که این یک "دروغ سفید" کلاسیک است وقتی حقیقت را پنهان می کنند تا شخصی را آزرده نکنند. در واقع ، اینها مفاهیم کاملاً متفاوتی هستند. دروغ های سفید برای پنهان کردن حقیقتی طراحی شده اند که خیلی مهم نیستند ، تا عصبانی و ناراحت نشوند. این اوست که گاهی اوقات توسط مردم مورد استفاده قرار می گیرد ، مدل موهای جدید یا لباس آشنایان خود را تحسین می کند ، یا ویژگی های مثبت آنها را یادآوری می کند ، که در واقع وجود ندارد.
دروغ های سفید در بسیاری از کشورها ادای احترام به ادب است ، بنابراین می توان بدون ترس از مجازات از جامعه با خیال راحت از آن استفاده کرد.
دروغ نجات در موارد جدی هنگامی که صحبت از موارد جدی تر از ناراحتی یا کینه فرد دیگری است ، مورد استفاده قرار می گیرد. به بیمارى كه خصوصیت و مقاومت آن در او مشخص نیست ، نباید گفته شود كه بیماری او بیش از حد جدی است و ممكن است به زودی او را بكشد. با گفتن چنین حقیقت وحشتناکی ، مردم نه تنها هفته های آخر زندگی فرد را مسموم می کنند ، بلکه به او می فهمند که اکنون تنها یک راه برای او باقی مانده است و او به گورستان می رود. برای کسانی که دیگر نمی توانند برای زندگی خود بجنگند ، چنین کلماتی می توانند به یک جمله واقعی تبدیل شوند. استفاده از دروغ برای نجات بسیار انسانی تر خواهد بود - نه تنها امید ، بلکه قدرت مبارزه نیز خواهد داشت.
چگونه دروغ می تواند سلامتی باشد
اگر به دروغ نجات اعتقادی ندارید ، به این فکر کنید که چگونه در نجات جان بسیاری از افراد کمک کرد. فریب اجازه پنهان کردن افراد بی گناه در زمان جنگ را داد. در هنگام بازجویی توسط زندانیان برای نجات جان افراد دیگر استفاده می شد. به لطف وی ، کسانی که به نوعی درگیر امور سیاسی بودند ، توانستند در زمان سرکوب زنده بمانند.
حتی مسیحیانی که دروغ را محکوم می کنند مثال خود را دارند: اگر یهودا نه عیسی مسیح بلکه یکی از شاگردان او را می بوسید ، مسیح زنده می ماند. این دروغ نبود که او را خراب کرد ، بلکه حقیقت بود.
بسیار مهم است که درک کنیم دروغ گفتن به نجات فقط در شرایط بحرانی امکان پذیر است. این مفهوم نمی تواند فریب های کوچک را بپوشاند ، زیرا دقیقاً چنین جانشینی بود که باعث شد این نادرستی نجیب به یک افسانه تبدیل شود. دروغ پس انداز زمانی مناسب است که به شما آسیب نرساند ، اما از آن محافظت می کند. بنابراین پسری که در دوران نوزادی به فرزندی پذیرفته شد ، توسط پدر خوانده و مادرش گفته می شود که آنها والدین واقعی او هستند. به این ترتیب ، کودکان در برابر حقایقی محافظت می شوند که می توانند به روانشان آسیب برسانند و زندگی آنها را خرد کنند.