گاهی اوقات در یک رابطه ، یک نکته پیش می آید که اوضاع بد است. در چنین دوره هایی ، هیچ چیز خوشایند نیست ، هر واقعه ، هر عملی فقط باعث تحریک و انزجار می شود. و می توانید همه اینها را تحمل کنید یا باز کنید ، بگویید وقت آن است که چیزی را تغییر دهید.
همه اتحادیه ها توسعه می یابند و همه وقت تعلیق دارند. این طبیعی است ، زیرا پس از پرواز همیشه سقوط وجود دارد. باید درک کنید که این پایان کار نیست ، بلکه فقط یک لول است. اما در عین حال ، لازم است که برای هر دو راحت باشد ، زیرا ممکن است صبر کافی نباشد ، و پس از آن بازگشت همه چیز به عقب دشوار خواهد بود.
چه چیزی مناسب شما نیست
انسان موجودی بسیار احساسی است. او می تواند عصبانی شود ، جیغ بکشد ، چیزهای مختلف را در یک انبار جمع کند. در یک لحظه عصبانیت ، کنترل کلمات و اعمال غیرممکن است. بنابراین ، ارزش آن را دارد که آرام شوید. بهتر است در مورد حالت منفی در یک حالت آرام صحبت کنیم. اما ابتدا باید تصمیم بگیرید که چه چیزی واقعاً مناسب شما نیست. معمولاً 1-2 مشکل وجود دارد و همه موارد دیگر از آنها ناشی می شود. به عنوان مثال ، یک شریک زندگی بی کار است ، او تلاش نمی کند چیزی پیدا کند ، بلکه به راحتی در خانه نشسته است. در عین حال ، او به کارهای خانه کمک نمی کند ، پول خرج می کند و با کودکان کار نمی کند. در این حالت ، فقط یک مشکل وجود دارد - کمبود درآمد ، و هر چیز دیگری از آن ناشی می شود. به محض حل مشکل اصلی ، تمام بقیه وجود نخواهند داشت.
مشکل اصلی رابطه خود را برجسته کنید. اگر جواب نداد ، لیستی از تمام ادعاها تهیه کنید و سپس برای هر مورد این س askال را بپرسید: "چرا این اتفاق می افتد؟" و سپس ریشه دردسر را می گیرید. این در مورد او است که شما باید دو نفره صحبت کنید ، و همچنین در مورد احساساتی که شروع به محو شدن می کنند. با خود صادق باشید ، زیرا دیگر آن اشتیاق که در آغاز بود وجود ندارد ، دیگر عشق و علاقه وجود ندارد. اما فقط با هم قابل برگشت است.
چگونه حقیقت را بگوییم
لحظه مناسبی را انتخاب کنید ، باید روزی باشد که هر دو خیلی خسته نباشند ، وقتی کودکان حواسشان را پرت نمی کنند و چندین ساعت وقت برای بحث در مورد همه چیز وجود دارد. از قبل درباره یک مکالمه جدی صحبت نکنید ، همراه را نترسانید. فقط وقتی وقت پیدا کردید ، مقداری چای بریزید و داستان را شروع کنید.
به یاد داشته باشید که بهتر است بلافاصله دلایل اصلی را بیاورید ، ادعاهای خود را توضیح دهید. اما بدون احساس و فریاد. به روش ساختاری روشن کنید که چه چیزی اشتباه است. اما راه حل های خود را ارائه ندهید. وظایفی را تعیین کنید ، اما فقط در مورد خود صحبت کنید: در مورد احساسات خود در این مورد ، در مورد احساسات و تردیدهای خود. بر آنچه فکر می کنید تأکید کنید ، عقیده ای را تحمیل نکنید. سپس از آنچه در ذهن همسرتان است بپرسید. البته او می تواند از جواب طفره رود. این اغلب اتفاق می افتد ، زیرا او باید فکر کند. این فرصت را به فرد بدهید.
پس از مدتی به مکالمه برگردید. شاید در طی دو روز یا یک هفته. از او بپرسید که در مورد سخنان شما چه نظری دارد. اگر او دوباره امتناع کرد ، به دنبال دلیل جدیدی باشید. و فقط پس از پاسخ ، پیشنهاد دهید که به دنبال راه حل باشید. اگر فرد تماسی برقرار نکرد ، برای او نامه بنویسید. بازهم ، هر آنچه را كه فكر می كنید به طور مختصر و واضح بیان كنید ، و س whatالی راجع به اقدامات بعدی بپرسید.
فقط خانواده هایی که در آنها مشکلات بحث می شود می توانند برای مدت طولانی وجود داشته باشند. بیاموزید که یک گفتگو ایجاد کنید ، در مورد مشکلات خود ، در مورد احساسات خود صحبت کنید. صادق باشید ، و سپس شما می توانید هر گونه دشواری را تحمل کنید.