عدم بلوغ عاطفی یک شریک مشکلی است که هزاران بزرگسال با آن روبرو هستند. افراد نابالغ از نظر احساسی غالباً منشأ اختلافات خانوادگی هستند. آنها قادر به مسئولیت پذیری نیستند ، احساسات کودک را دارند ، نمی دانند چگونه برنامه ریزی کنند و چشم انداز رشد خود را ببینند.
از نظر روانشناسان بلوغ عاطفی به عنوان توانایی فرد در كنترل احساسات خود و مسئولیت مسئولیت هر دو زندگی خود و دیگران است. افراد بالغ از نظر احساسی زندگی خود را به وضوح و واضح می بینند ، به اندازه کافی به مشکلات پاسخ می دهند و می دانند چگونه با آنها کنار بیایند. چنین افرادی می دانند که چگونه با احساسات خود کنار بیایند ، یعنی ممکن است خشم ، تحریک ، ناامیدی ، غم ، حسادت و سایر احساسات شدید را تجربه کنند ، اما در آنها گیر نمی کنند ، اما سریع رها می شوند. افراد نابالغ از نظر احساسی کاملاً مخالف آنها هستند.
بسیاری از روانشناسان ، فرزندپروری در یک خانواده ناکارآمد را دلیل اصلی عدم بلوغ عاطفی می دانند. در چنین خانواده هایی ، مردم از ابراز آشکار احساسات خود می ترسند ، به یکدیگر اعتماد ندارند ، وجود مشکلات را انکار می کنند ، اغلب درگیری ، متهم کردن ، توهین ، انتقاد و محکوم کردن یکدیگر هستند و همچنین خواسته ها و نیازهای آنها را در نظر نمی گیرند. هر یک از اعضای آن خانواده های ناکارآمد یا با محافظت بیش از حد یا عدم مراقبت کامل از یکدیگر مشخص می شوند.
یک فرد نابالغ از نظر عاطفی یا مانند کودک احساساتی دارد یا کاملاً غایب است. در عین حال ، عدم بلوغ عاطفی محدودیت سنی ندارد: فرد می تواند این ویژگی منفی را در سن 20 ، 30 ، 40 و 60 سالگی داشته باشد. کسانی که تصمیم به تشکیل خانواده با شریک زندگی نابالغ احساسی خود می گیرند ، نباید امیدوار باشند که دیر یا زود او تغییر کرده و بزرگ می شود. بیشتر افراد نابالغ از نظر عاطفی این ویژگی شخصیتی را برای بقیه روزهای خود حفظ می کنند. در زیر 7 نکته برای کمک به شما در شناسایی افراد نابالغ از نظر احساسی آورده شده است.
آنها فاقد همدلی هستند
افراد نابالغ از نظر احساسی نمی دانند چگونه با مردم همدلی کنند. برای آنها دشوار است که خود را جای دیگران بگذارند ، درک کنند چه احساس می کنند ، چه احساساتی را تجربه می کنند. افراد نابالغ از نظر احساسی فقط به احساسات خود علاقه مند هستند.
افراد نابالغ از نظر احساسی ، نه تنها در سطح روابط بین فردی ، بلکه در سطح جهانی نیز غالباً توانایی همدلی ندارند. به عنوان مثال ، آنها برای کودکانی که از سرطان می میرند و افراد بیچاره گرسنه که در نتیجه یک فاجعه طبیعی بی خانمان هستند ، متاسف نیستند. آنها از مفاهیم کلیشه ای ساده ای برای توضیح این پدیده ها استفاده می کنند ، به عنوان مثال ، ضعیف - چون کار نمی کنند ، بیمار نیستند - چون سلامتی خود را کنترل نمی کنند ، بدون سقف بالای سر خود مانده بودند - زیرا منطقه بد و خانه بیمه نبودند. این افراد تمایلی به کمک ندارند ، زیرا آنها اصلاً به مشکلات دیگران اهمیت نمی دهند.
آنها هرگز مسئول اعمال خود نیستند
افراد نابالغ از نظر احساسی همیشه علت شکست خود را به گردن افراد دیگر و یا شرایط بیرونی می اندازند: "من نه به دلیل یاد نگرفتن ، بلکه به دلیل عصبانیت معلم نمره بدی گرفتم" ، "من دانشگاه نرفتم ، نه چون خوب آماده نشدم و در امتحانات موفق نشدم ، اما در اطراف این افراد رشوه گیر هستند که فقط برای پول ثبت نام می کنند "،" آنها از کار اخراج شدند ، نه به این دلیل که او دیر رسید و وظایف کار خود را انجام نداد ، اما چون رئیس بد بود "، و غیره عدم مسئولیت یکی از اصلی ترین نشانه های عدم بلوغ عاطفی است.
افراد نابالغ از نظر احساسی نیز فقدان هیچ گونه منفعتی را از خود می بینند ، نه به این دلیل که آن را به دست نیاورده اند ، بلکه به این دلیل که شخص دیگری آن را از آنها گرفته است: "هیچ پولی وجود ندارد ، زیرا دزدان در اطراف هستند ، کار "،" هیچ عشقی وجود ندارد ، زیرا افراد عادی مدتها پیش از بین رفته بودند ، و نه به دلیل دشوار بودن شخصیت "،" هیچ خانه ای وجود ندارد ، زیرا آنها به آنها نمی دادند / اهدا نمی کردند / او پول خود را به دست نیاورد."
چنین افرادی نمی توانند درک کنند که مسئول آنچه در زندگی آنها اتفاق می افتد هستند. آنها قادر به پیش بینی عواقب اقدامات خود نیستند.
افراد نابالغ از نظر احساسی معمولاً عادت های بدی مانند الکل ، مصرف مواد مخدر ، سیگار کشیدن ، رابطه جنسی بی بند و بار دارند.و آنها همچنین حضور خود را با شرایط خارجی توجیه می کنند.
آنها به نظرات دیگران گوش نمی دهند
برقراری ارتباط با افراد نابالغ از نظر احساسی دشوار است زیرا آنها قادر به شنیدن آنچه دیگران می گویند و فکر می کنند نیستند. برای آنها بی فایده است که چیزی را توضیح دهند و ثابت کنند ، برای چنین افرادی ، همانطور که می گویند ، "فقط دو نظر وجود دارد - نظر من و اشتباه".
حتی نباید سعی کنید یک فرد نابالغ را قانع کنید که عقیده او اشتباه است. آنها حتی در زیر سنگینی شواهد انکار ناپذیر ، سرپا خواهند ایستاد.
آنها تلاش می کنند تا با سرکوب افراد دیگر قویتر شوند
افراد نابالغ از نظر احساسی ناامن هستند. بنابراین ، آنها دائماً نیاز به تأیید خود احساس می کنند. و آنها ترجیح می دهند این کار را با هزینه افراد دیگر انجام دهند.
افراد نابالغ از نظر عاطفی معمولاً سعی می کنند احساسات افراد دیگر را قلاب کنند و آنها را تا حد ممکن دردناک کنند. این باعث می شود احساس بهتری داشته باشند. چنین افرادی دوست دارند به آنها برچسب بزنند ، دیگران را در موقعیت تحقیرآمیز قرار دهند ، مرعوب کنند یا نسبت به رفتار آنها بی احترامی کنند. آنها افراد ضعیفی را پیدا می کنند و به دلیل تحقیر ، برتری خود را احساس می کنند.
علاوه بر این ، اگر کسی به طور ناگهانی تصمیم بگیرد که یک فرد نابالغ از لحاظ عاطفی را "جای خود" قرار دهد ، در این صورت اطرافیان او گریه های زیادی درباره ظلم و بی عدالتی نسبت به او خواهند شنید. این امر به این دلیل است که چنین افرادی صرفاً خواستار پذیرش همانطور که هستند می شوند و خود آنها نیز آماده انجام چنین اقدامی نیستند.
آنها با هوی و هوس به همه چیز می رسند
اگر کسی از یک شخص نابالغ از نظر احساسی امتناع ورزد یا به سادگی با نظر او موافق نباشد ، در پاسخ وی ممکن است یک عصبانیت کودکانه با عظمت دریافت کند. او فریاد می زند ، گریه می کند ، دستانش را تکان می دهد ، و غیره افرادی که مجبور می شوند در زیر یک سقف با یک فرد نابالغ از نظر عاطفی زندگی کنند ، معمولاً مجبور می شوند که جلوی این عصبانیت را بگیرند.
افراد نابالغ از نظر احساسی هرگز سازش نمی کنند. آنها فشار می آورند و خشم را پرتاب می کنند تا اینکه راه خود را پیدا کنند. یک شریک در رابطه با چنین شخصی دائماً مجبور می شود منافع خود را به خاطر هوی و هوس یک فرد نابالغ از نظر عاطفی تسلیم کرده و قربانی کند.
افراد نابالغ از نظر احساسی برقراری روابط با افراد دیگر دشوار هستند ، زیرا آنها به راحتی می توانند دوست خود را به یک دشمن تبدیل کنند.
آنها اگر احساسات عزیزان را اذیت کنند به آنها اهمیتی نمی دهند
برای افراد نابالغ از نظر عاطفی ، خانواده و دوستان ابزاری برای دستیابی به اهداف شخصی هستند. آنها بدون داشتن عذاب وجدان ، آنها را به هر روشی ، حتی ناپسندترین شیوه ها ، دستکاری می کنند. در عین حال ، آنها به آنچه عزیزانشان تجربه می کنند اهمیتی نمی دهند ، زیرا تنها شخصی که به آن احساسات علاقه مند است ، خود اوست. آنها به مشکلات دیگران اهمیت نمی دهند ، چرا عصبانی هستند ، ناراحت هستند ، گریه می کنند یا مضطرب هستند.
علاوه بر این ، افراد نابالغ از نظر عاطفی با گفتگو با عزیزان و بحث در مورد احساسات آنها ، عصبانی و عصبانی می شوند. آنها اهمیتی نمی دهند که عزیزانشان فاقد ارتباط و پشتیبانی باشند.
آنها نقش یک قربانی را بازی می کنند
افراد نابالغ از نظر احساسی دوست دارند وقتی قربانی بهترین حالت را برایشان دارد ، بازی کنند. آنها با به عهده گرفتن این نقش ، واقعیت را بسیار تحریف می کنند ، برخی از وقایع را نادیده می گیرند یا کلمات را از متن خارج می کنند. برای آنها ، این روش دیگری برای دستکاری است.
چنین افرادی غالباً شرکایی را برای خود انتخاب می کنند که متعاقباً به این روابط وابستگی پیدا خواهند کرد ، بنابراین با تمام توان سعی می کنند آنها را حفظ کنند. برای افراد نابالغ از نظر عاطفی ، این فرصت را به آنها می دهد تا دراماتی را بازی کنند ، موقعیت قربانی خود را تقویت کنند ، که به آنها امکان می دهد به آنچه می خواهند برسند.
افراد نابالغ از نظر احساسی معتقدند که جهان پیرامون آنها می چرخد. بنابراین ، قبل از شروع ایجاد روابط با چنین افرادی یا ایجاد خانواده ، ارزش دارد هزار بار فکر کنید که آیا این بازی ارزش شمع را دارد. چنین افرادی برای رسیدن به خواسته های خود از مهربانی شرکای خود برای اهداف خود استفاده می کنند. و احتمال رشد آنها بسیار کم است.
اگر با این وجود ، به دلایلی فردی مجبور به زندگی با یک فرد نابالغ از نظر عاطفی شد ، باید بیاموزد که چگونه هوی و هوس را سرکوب کند ، و آنها را کاملاً نادیده بگیرد. در چنین رابطه ای ، شریک زندگی باید مسئولیت بزرگسالی را به عهده بگیرد که از تربیت فرد نابالغ عاطفی مراقبت کند.