روانشناسان ثابت کرده اند که نیمکره های مغز انسان متفاوت عمل می کنند: نیمه راست و چپ مغز مسئول فرایندهای مختلف است. بسته به اینکه کدام یک از نیمکره های انسانی بهتر توسعه یافته باشد ، آنها در مورد غلبه یکی از انواع تفکر صحبت می کنند: انتزاعی یا انضمامی - مجازی.
عملکردهای مختلف نیمکره های مغزی و انواع تفکر
افرادی با نیمکره چپ پیشرفته تر توانایی پردازش منطقی اطلاعات را دارند ، مفاهیم انتزاعی برای آنها آسان تر است ، آنها توانایی بارزتری برای زبان ها و علوم دقیق دارند.
مردم "راست مغز" تصاویر و نمادها را راحت تر درک می کنند ، آنها تخیل رشد بهتری دارند ، به عنوان یک قاعده ، حرفه های خلاق را انتخاب می کنند. آنها با درک جامع از مشکلات و موقعیت های زندگی مشخص می شوند.
البته ، هیچ کس وجود ندارد که فقط یک نیمکره مغز ایجاد کرده باشد و دیگری به هیچ وجه کار نمی کند. می توانیم در مورد غلبه نوع یا نوع دیگری از تفکر صحبت کنیم.
گروه جداگانه ای به اصطلاح ambidextra ، یعنی افرادی که عملکردهای هر دو نیمکره را به همان اندازه توسعه یافته دارند.
راه های تعریف ذهنیت
اعتقاد بر این است که همه چپ دست هستند ، یعنی افرادی که دست چپ آنها دست اول است نوعی تفکر "راست دست" یا تصویری-تصویری دارند که به آن هنری نیز گفته می شود. در واقع ، چپ دست ها در بین نمایندگان مشاغل خلاق بسیار رایج تر است. آنها توانایی های هنری ، موسیقیایی و سایر توانایی های بیان شده بیشتری دارند. اما حتی در میان افراد راست دست نیز نمایندگان زیادی از این نوع تفکر وجود دارد ، بنابراین چنین تقسیم بندی کاملاً دقیق نخواهد بود.
تعدادی تست بصری وجود دارد (آزمون پوگاچ ، آزمون نقاشی) که به شما اجازه می دهد تقریباً تعیین کنید که کدام نوع یا روش تفکر در یک شخص غالب است.
اعتقاد بر این است که در یک زمان یا دیگری ، یکی از نیمکره ها فعال ترین است. تست Pugach به شما امکان می دهد تا در زمان آزمایش دقیقاً نسبت کار نیمکره های مغزی را تعیین کنید.
با این حال ، روانشناسان بیشتر از فرد می خواهند 4 تمرین انجام دهد و با تجزیه و تحلیل نتایج ، توصیف دقیق تری از نوع تفکر ارائه می دهد.
وظایف را برای تعیین نوع تفکر امتحان کنید
1. از آزمودنی دعوت می شود انگشتان خود را در قفل قرار داده و ببیند کدام انگشت شست در بالای آن قرار دارد.
2. از طریق سوراخ یک ورق کاغذ که در طول بازو قرار دارد ، از فرد خواسته می شود که یک شی object را از دور ، ابتدا با دو چشم و سپس به طور متناوب با چشم راست و چپ خود نگاه کند و مشخص کند که کدام چشم بسته است به نظر می رسد که شی تغییر کرده است.
3- از فرد خواسته می شود که دستهای خود را بر روی سینه خود در حالت ناپلئون جمع کند و ببیند کدام دست در بالا است.
4- از موضوع برای تشویق دعوت می شود. فقط كودكان كوچك دست های خود را كف می زنند و آنها را موازی همدیگر نگه می دارند. در بزرگسالان ، یک دست آن بالا است و به پایین برخورد می کند. مشخص می شود که کدام دست بالا بوده است.
بر اساس نتایج به دست آمده ، نتیجه گیری می شود که کدام نیمکره در یک فرد پیشرو است: اگر دست راست در بیشتر کارها فعال باشد ، فرد متعلق به نوع منطقی است و اگر سمت چپ از نوع هنری باشد.
با بررسی دقیق تر نتایج ، می توانیم در مورد سایر ویژگی های شخصیت انسان نتیجه بگیریم.
هنگام انجام تحقیق ، به یاد داشته باشید که هیچ نتیجه "خوب" یا "بد" در روانشناسی وجود ندارد. تصور اینکه افراد "راست دست" نسبت به "چپ دست" "احمقانه" هستند و "چپ دست" توانایی درک زیبایی را ندارند اشتباه است. هر شخصیت انسانی مجموعه ای از افراد ، افراد خاص خود را دارد ، فقط توانایی ها و استعدادهای ذاتی او است و با شناسایی آنها ، می تواند یاد بگیرد که از این توانایی ها به بهترین شکل استفاده کند.