از آنجایی که یک فرد موجودی اجتماعی است ، در محاصره نوع خود زندگی می کند و خواسته یا ناخواسته مجبور است به طور مداوم با افراد دیگر تماس گرفته و ارتباط برقرار کند. علاوه بر این ، هر یک از نظر سطح احساسات و حساسیت متفاوت هستند. برای جلوگیری از درگیری و سو mis تفاهم در روند برقراری ارتباط ، لازم است ماهیت روحی-عاطفی مکالمه را در نظر بگیرید.
دستورالعمل ها
مرحله 1
روانشناسان هیمانس و لو سه بسته به میزان احساسات ، فعالیت و سطح ادراک ، هشت نوع را که می توان یک یا یک گفتگوی دیگر را به آنها نسبت داد ، تشخیص می دهند. رفتار چنین مکالمه ای در هنگام برقراری ارتباط توسط انبار شخصیت او تعیین می شود. در میان این انواع تعریفی از آمورف وجود دارد. ویژگی این نوع افراد کنترل خود و عدم ابتکار عمل است. یک فرد بی شکل تکالیف را انجام می دهد ، فقط به آنچه به او گفته شده است محدود می شود ، هیچ اقدام اضافی از او انتظار نمی رود. اگر فرصتی برای به تعویق انداختن چیزی برای بعد وجود داشته باشد ، او قطعاً از آن استفاده خواهد کرد. در رابطه با افراد دیگر ، او بی اعتمادی رفتار می کند و پیشاپیش همه را به داشتن تمایل به دستکاری یا مجبور کردن وی به کاری مشکوک می کند تا از او سود ببرد.
گام 2
بنابراین ، ارتباط با یک شخص متعلق به نوع بی شکل بسیار دشوار است. رفتار و عکس العمل او نسبت به سخنان گفتگو کننده در حین برقراری ارتباط می تواند غیرقابل پیش بینی باشد ، در اظهارات وی ممکن است فقدان منطق و ثبات وجود داشته باشد. انتظار دقیق بودن از چنین شخصی یا تحقق دقیق آنچه به او وعده داده شده دشوار است. چنین افرادی معمولاً بسته و غرق در تجربیات خودشان هستند. اگر موضوع شایسته توجه آنها نباشد ، آنها می توانند توجه خود را خاموش کنند.
مرحله 3
وقتی می بینید که صحبت شما خارج از زمان و مکان مکالمه است ، نباید اذیت شوید و سعی کنید با توسل به وجدان یا چیز دیگری توجه او را جلب کنید. از این طریق نتیجه نخواهید گرفت. شما باید این کار را انجام دهید تا او را مورد علاقه خود قرار دهید و این نشان می دهد که او می تواند با شرکت در ارتباطات فایده ای برای خود ببرد. سعی کنید در ابتدای گفتگو حوزه مورد علاقه وی را بشناسید و آن را به نوعی با موضوع بحث مرتبط کنید. استفاده موثر از فرم کلامی جالب و غیراستاندارد و همچنین سوالات تشویقی و وسایل ارتباطی غیرکلامی.
مرحله 4
اما در حین مکالمه ، باید دائماً خود را کنترل کنید ، تا علاقه خود را به مکالمه با او بیش از حد نشان ندهید. می توانید به صورت دوره ای موضوع مکالمه را تغییر دهید ، گویی که بی اهمیت بودن آن را نشان می دهد ، اما دائماً به آن بازمی گردید. سعی کنید ضمیر "من" را در مکالمه کمتر ذکر کنید ، اما بیشتر از ضمیر "شما" استفاده کنید. ناخودآگاه باید احساس کند که مکالمه به او و علایقش مربوط می شود. نظر او را بپرسید و موافقت کنید که موضوع بحث برای او نیز مهم است. با خاموش کردن درگیری در جوانه با جذابیت و انطباق ظاهری درگیری ها را تحریک نکنید.