جایگاه ویژه ای در کار والدین با فرزندان باید توسط رابطه کودک با همسالان اشغال شود. با توضیح ماهیت اقدامات یا جلب توجه به تظاهرات منفی در روابط با همسالان ، مهم است که والدین به وجود صفات مثبت در کودک اعتماد کنند. فرزندان باید دائماً احساس کنند که والدین نه تنها از موفقیت در کسب مهارتها و تواناییهای مختلف ، بلکه همچنین از توجه مداوم والدین به خصوصیات و خصوصیات شخصی فرزندان ، روابط با همسالان و نگرشهای عاطفی نسبت به سایر افراد نگران هستند.
با تربیت فرزندانمان ، ما معتقدیم که آنها بزرگ می شوند و مانند پدر و مادرشان می شوند. برخلاف بزرگسال ، کودک نمی تواند احساسات واقعی خود را نسبت به رفتار افراد اطرافش پنهان کند. در برخی شرایط ، او کاملاً صریح رفتار خود را نسبت به مردم ابراز می کند. ایجاد یک موقعیت خاص ، اگر به نحوه رفتار کودک توجه کنیم ، ویژگی های شخصیت وی را مشاهده خواهیم کرد. با رفتار کودک ، تشخیص اینکه آیا او مثبت یا منفی است ، به مشکلات همسن خود پاسخ می دهد دشوار نیست. با تجزیه و تحلیل تجربه کودک ، خصوصیات شخصی او را ارزیابی کنید. با توجه به مشکلات شخصیت او ، او را به سمت تمایل به تغییر بهتر سوق دهید.
در مهد کودک ، وووا یک اسباب بازی مورد علاقه ، یک ماشین ورزشی قرمز داشت ، وقتی به گروه آمد ، بلافاصله به طرف او دوید و با اشتیاق بازی کرد ، بازی ای که خودش اختراع کرده بود. یک بار ، وووا که به مهد کودک آمده بود ، متوجه شد که ماشین زیبای او در دست پسر دیگری است ، نام او آلیوشا بود. Vova بدون اینکه دو بار فکر کند ، به آلیوشا متصل می شود و با هم یک بازی جدید ، حتی جالب تر ارائه می دهند. پسران عالی هستند ، آنها شروع به پیدا کردن اینکه چه کسی باید اولین کسی باشد که با ماشین تحریر بازی می کند ، آنها راه حل مناسب هر دو را پیدا کردند.
کاتیا و مادرش از مهد کودک در حال بازگشت به خانه بودند ، کاتیا برای مدت طولانی ساکت بود ، سپس ناگهان پرسید: - مادر ، چرا دختران گروه نمی خواهند با من بازی کنند؟ - احتمالاً شما اخیراً به این گروه آمده اید و دختران مدت زیادی است که یکدیگر را می شناسند ، شاید شما کاتیا لازم باشد که خودتان ابتکار عمل را داشته باشید. سعی کنید به دختران یک بازی جالب که هنوز بازی نکرده اند ، ارائه دهید. اگر همیشه آماده ارائه دوستی خود باشید ، قطعاً خود را دوست دختر خواهید یافت. ما والدین باید بلافاصله استراتژی رفتار را به فرزندان خود ارائه دهیم ، برای این امر باید آماده باشیم تا همیشه به آنها گوش دهیم.
عصر دیروقت ، پس از یک روز سخت کار ، پسرتان را با خستگی از مهد کودک بیرون آوردید ، با هم به خانه می روید. من واقعاً نمی خواهم حرف بزنم ، اما پسر کوچکم با شور و اشتیاق داستانی را برای شما تعریف می کند که امروز برای او اتفاق افتاده است. آنتون با شور و شوق به مادرش گفت که چگونه با پسری که قبلا از او ترسیده بود دعوا کرده است. مادر پرسید چرا آنتون رابطه را با پسر مرتب می کند ، آنها در چه چیزی مشترک نیستند؟ معلوم شد که آنتون توپی را که با آن بازی می کرد از کاتیا گرفت ، دختر شروع به گریه کرد و کوستیا به جای دختر ایستاد. مامان یک دلیل برای تفکر دارد ، سعی کنید برای آنتون توضیح دهید که او کار اشتباهی انجام داده است ، بردن اسباب بازی ها درست نیست ، به خصوص از دختران. Kostya یک همکار خوب است ، او مانند یک مرد واقعی رفتار کرد ، برای دختر ایستاد.
کودکان خیلی زود شروع به پاسخگویی به ارزیابی شخصیت ، خصوصیات و خصوصیات فردی خود می کنند. آنها اغلب با این س distال آزار دهنده به والدین خود روی می آورند: "آیا من رفتار خوبی دارم؟" بنابراین ، ارزیابی شما به هیچ وجه نباید سرکوب کند ، بلکه کودک را وادار می کند که نسبت به عملی که توسط او انجام شده است "خوب" و "بد" را احساس کند.
البته ما می خواهیم فرزندانمان را خوشحال ببینیم ، برای تحقق این آرزو در زندگی ، باید از همان سالهای اول زندگی به وضعیت درونی آنها توجه کنیم. به دلیل مشغله زیاد ، والدین را برای مدتی بعد ترک می کنیم ، به امید اینکه دیر نباشد.در جریان سریع زندگی ما ، شما باید به دنبال زمان برای برقراری ارتباط با فرزندان خود باشید ، تا دلیل را درک کنید ، در صورت امکان ، آن را تصحیح کنید ، سپس مطمئن خواهید شد که تمام تلاش خود را برای فرزند خود انجام داده اید. ما خطر از دست دادن آن رشته نازک را که ما را به آنها متصل می کند ، از دست می دهیم و آنها نمی توانند زبان مشترکی با جامعه ای که در آن زندگی می کنند پیدا کنند.