ترسهای مختلف تقریباً در همه کودکان در هر سنی مشاهده می شود ، اما تشخیص ترسهای طبیعی برای یک سن خاص از ترسهایی که باعث ناراحتی کودک در زندگی او می شود ، مهم است. از طریق مصاحبه ها و مشاهدات مختلف ، دانشمندان انواع معمول ترس را برای هر دوره سنی ایجاد کرده اند.
سال اول زندگی
در حال حاضر از ماه اول ، کودک به طور ذهنی جهان اطراف خود را درک می کند ، او اولین ترس ها را دارد. بیشتر اوقات به دلیل مشکلات تأمین کمبود غذا ، خواب ، حرکت و غیره بوجود می آیند. در حدود 2 ماهگی ، اضطراب با جدایی کوتاه از مادر ظاهر می شود. از 6 ماهگی کودک هنگام ظاهر شدن چهره های ناآشنا و همچنین در محیط ناشناخته احساس ترس می کند. کودک از صداهای دیگران می ترسد: تغییر در صدای صدای مادر هنگام عصبانیت یا سرزنش ، صداهای تیز یا بلند.
ترس از 1 تا 3 سال
والدین بسیار اشتباه می کنند که معتقدند کودک هنوز برای درک مشاجرات آنها خیلی کوچک است. شاید او نفهمد اما همه چیز را کاملاً احساس می کند. در صورت عدم وجود تعارض در خانواده ، کودک ممکن است در مورد رفتار "عجیب" بزرگسالان چنین اضطرابی ایجاد نکند.
کودک زیر سه سال بیش از هر زمان دیگری نیاز به توجه دارد. او در مکالمات بزرگسالان دخالت می کند ، فریاد می زند ، دمدمی مزاجی است. نمونه ای برای این سن.
ترس از 3 تا 5 سال
این دوره زمانی است که کودک از "من" خود آگاه می شود. کودک از قبل می تواند احساسات خود را برای کلمات نزدیک بیان کند. به همین دلیل است که عبارات بی احتیاط والدین ("شما اطاعت نخواهید کرد ، من دیگر با شما دوست نمی شوم!" و غیره) به شکل اضطراب و ترس در ذهن کودک قرار می گیرد. او چنین کلماتی را بیش از حد واقعی و قلباً و غیره می گیرد.
در این دوره سنی ، بسیار شایع است. بچه با مادرش تماس می گیرد ، می خواهد چراغ را روشن کند و در را باز کند. برای اینکه اوضاع وخیم نشود ، نباید سعی کنید "ذهن را به ذهن کودک" یاد دهید ، او را به تنهایی در یک اتاق تاریک ببندید تا به آن عادت کند. این کمکی نخواهد کرد ، بلکه فقط به روان کودک آسیب می رساند.
در 3-5 سالگی ، جهان پیرامون کودک با تخیل خود پر می شود. در اینجا مادر برای او یک داستان پری در مورد یک گرگ خاکستری شیطانی می خواند و حالا یک کودک تصور می کند که همان گرگ بیرون در اتاقش ایستاده است. اساساً چنین ترس هایی ناشی از عدم توجه و احساس محافظت است.
ترس از 5 تا 7 سال
در این سن ، اوج ترس در کودک وجود دارد. قویترین این است که ، به عنوان یک قاعده ، کودک می فهمد که دیر یا زود این اتفاق برای همه رخ خواهد داد. ترس از مرگ همچنین با ترس از جنگ ، حملات (از جمله شخصیت های افسانه ای ، مانند 3-5 سالگی) ، حیوانات ، طوفان و غیره همراه است.
کودک ارزش ها ، آگاهی از فرهنگ و قوانین رفتاری را رشد می دهد. به همین دلیل ذاتی کودکان در این سن است. در شرایط انتظار برای چیزی ، او بسیار عصبی است ، دائماً می پرسد آیا به موقع می آیند ، آیا مادر زنگ هشدار را تنظیم کرده است ، و غیره همراه با احساس عصبی انتظار ترس از مدرسه رفتن است. این ترس بیشتر در کودکان دارای خواهر / برادر بزرگتر که در مورد مشکل تحصیل در مدرسه منفی صحبت می کنند ، بروز می یابد.
ترس از 7 تا 11 سالگی
کودک در حال از دست دادن خودمحوری پیش دبستانی است ، و. حالا او نه برای خودش ، بلکه از بستگان ، دوستان ، بلکه بیشتر از همه - از پدر و مادرش می ترسد.
ترس از عدم انطباق با هنجارهای اجتماعی نیز نمای جدیدی به خود می گیرد. کودک می ترسد که انتظارات والدینش را برآورده نکند ، یک دفترچه با منزل بیاورد ، در تخته سیاه جواب نادرست بدهد ، با "خونسردی" رفقای خود مطابقت نداشته باشد.
ترس از 11 تا 16 سالگی
به طور معمول ، تمام ترس ها و اضطراب های دوران کودکی در نوجوانی باید برطرف شود. ترس های جدیدی در رابطه با بزرگ شدن کودک و شکل گیری عزت نفس او وجود دارد. او می ترسد ، یعنی نیازهای خودتان را برای خود برآورده نکنید
نوجوانان در حال انجام بازسازی فیزیکی و فیزیولوژیکی هستند ، به همین دلیل بسیاری از آنها به دلیل شکل ظاهری ، شروع به عقده گیری می کنند.