نوجوانی عبارت است از گذار از کودک به بزرگسال. این دوره سخت ترین است ، زیرا در این زمان ، شکل گیری شخصیت صورت می گیرد. و بسیار مهم است که لحظه را از دست ندهید ، بلکه به کودک بزرگتر خود کمک و پشتیبانی کنید.
در دوران نوجوانی چه سختی هایی وجود دارد
نوجوانان معمولاً افراد بین 12 تا 17 سال را شامل می شوند. در این دوره است که به طور متوسط فرد رشد می کند. اگر قبل از آن زمان او هنوز کودکی قلمداد می شود که هیچ گونه مسئولیتی در قبال اعمال و اعمال خود ندارد و تفکر هنوز مانند کودک کار می کند ، پس از آن ، تغییرات در بدن شروع می شود.
کودک به سرعت رشد می کند و از نظر جسمی و روحی رشد می کند. تغییرات هورمونی رخ می دهد - تولید مقدار زیادی هورمون های جنسی. در نتیجه آن ، خصوصیات جنسی خارجی در فرد ظاهر می شود ، یک شکل شکل می گیرد. در این دوره ، یک نوجوان به دلیل حالت غیرمعمول خود احساس ناخوشایندی می کند ، به استثنای موارد نادر که این روند خیلی سریع اتفاق می افتد و بعد از یک یا دو سال - یک پسر یا دختر کاملاً شکل گرفته
علاوه بر تغییر فیزیکی ، شخصیت فرد نیز بسیار تغییر می کند. شاید در مدت زمانی کوتاه ، نوجوانی عصبانی و پرخاشگر از کودکی مهربان و شیرین ظهور کند. چنین تغییرات شدیدی به دلیل تغییرات هورمونی و همچنین تشکیل "من" خودشان است. در این لحظه ، روند انکار همه موارد قبلی اغلب اتفاق می افتد. سبک لباس ، آداب ، سلیقه ، دایره اجتماعی و … در حال تغییر است.
شخصیت معمولاً برای بهتر شدن تغییر نمی کند. پرخاشگری ، تعارض ، عدم تعادل ذهنی یا برعکس انزوا ، کمرویی ، کمرویی ، اعتماد به نفس پایین - اینها همه خصوصیاتی نیستند که می توانند در دوره نوجوانی خود را نشان دهند.
با توجه به اینکه نوجوانی بزرگ می شود ، جهان بینی او متفاوت می شود و اغلب به نظر او می رسد که همه با او مخالف هستند و سعی می کنند منافع او را زیر پا بگذارند و نظر او را نادیده بگیرند. در این لحظه ، او می خواهد استقلال داشته باشد و همه تصمیمات را خودش بگیرد ، گاهی اوقات تحت تأثیر احساسات بسیار اشتباه هستند.
همچنین ، درگیری با والدین اغلب اتفاق می افتد ، حتی اگر قبل از آن رابطه اعتماد بسیار خوبی وجود داشته باشد ، نوجوان ممکن است به درون خود کناره گیری کند ، بی ادبی کند یا حتی از خانه فرار کند. نظر همسالان نسبت به بزرگسالان باتجربه اولویت در نظر گرفته می شود ، زیرا به نظر آنها می رسد که آنها با سن و اقتدار خود آنها را سرکوب می کنند.
در نوجوانی ، احتمال اعتیاد به اعتیاد زیاد است: الکل ، سیگار ، مواد مخدر. به خصوص اگر محیط نزدیک متشکل از چنین همسالان "پیشرفته" باشد که می توانند عمدا این مسئله را تحریک کنند.
چگونه می توان به کودک خود کمک کرد تا بدون مشکلات بزرگ دوران بلوغ را پشت سر بگذارد
به طور کلی ، دوره انتقال هم برای خود نوجوان و هم برای والدینش دشوار است. زنده ماندن با تلفات کمتر مهم است. به هیچ وجه نمی توانید كودك خود را كاملاً كنترل كنید ، كاملاً او را ممنوع كنید و تصمیمات او را انكار كنید. حتی اگر به نظر شما کاملاً اشتباه باشد. بنابراین ، شما به یک از دست دادن قدرت کامل ، و در آینده - آشکار کردن تمام محدودیت های خود ، یا سرکوب کودک به عنوان یک فرد ، عدم وجود یک هسته جامد - دست خواهید یافت.
پیش بینی همه عواقب غیرممکن است ، اما برخی اقدامات هنوز هم باید انجام شوند و مجاز به ادامه روند نیستند. در غیر این صورت ، در این حالت ، نتایج خیلی خوبی نیز امکان پذیر نیست.
اول از همه ، کودک باید عشق صادقانه شما را ببیند ، و نه مشروط: "من یک کودک مطیع را دوست دارم" ، "اگر خوب درس بخوانی" و غیره شما باید او را به دلیل اینکه فرزند شما است دوست داشته باشید و نه به خاطر برخی ویژگی ها و اعمال. بالاخره همه ما اشتباه و اشتباه می کنیم.و کودک باید احساس کند که در خانه همیشه توسط کسی قابل درک و پذیرفته خواهد شد.
رابطه بین والدین نیز مثالی است - اگر در خانواده دائماً درگیری ، مشاجره ، فریاد وجود داشته باشد ، این امر بر روان شکننده کودک تأثیر منفی می گذارد. و اگر خانواده دارای فضایی آرام و صمیمی باشد ، برای برقراری ارتباط و بحث در مورد هر مشكلی باز باشد ، این امر به نوجوان كمك می كند تا تجربیات و مشكلات خود را بیان كند. فقط آن را نادیده نگیرید ، حتی ممکن است در آن لحظه چیزهای کوچک برای او بسیار مهم و جدی به نظر برسند.
سعی کنید دوست فرزندتان باشید که به حرف های شما گوش فرا دهد و در صورت لزوم تصمیم او را کمی اصلاح کند. وقتی از شما خواسته شد ، نظر خود را تحمیل نکنید و مشورت ندهید. نوجوان خود را کنترل کنید تا او از این موضوع باخبر نشود. و البته ، سعی کنید وقت او را با کاری مفید و تا حد ممکن مشغول کنید. اگر چنین فرصتی وجود دارد ، آن را با تمام خانواده انجام دهید ، یا حداقل آن را در محافل مختلف ثبت نام کنید. نکته اصلی این است که او این فعالیت ها را نیز دوست دارد ، حتی اگر دیگران را دوست داشته باشید.
توانایی های کودک را محدود نکنید ، بیشتر اوقات از اقدامات او تمجید و حمایت کنید ، و در این حالت ، یک فرد واقعی از یک کودک کوچک رشد می کند ، که مسئول اعمال و اعمال خود خواهد بود ، در آینده با همه چیز مسئولانه رفتار می کند و رفتار خواهد کرد سپاس از کمک و همراهیتان.