غذا بخش مهمی از زندگی فرد است ، خصوصاً در کودکی. به یاد داشته باشید خود و دوستانتان کافی است: وقتی بزرگسالان نگران یا عصبی هستند ، آنها می توانند مقدار زیادی غذا را جذب کنند ، یا برعکس ، می گویند "یک قطعه در گلو جای نمی گیرد". یعنی پاسخ به استرس برای همه متفاوت است. در مورد کودک نیز همین اتفاق می افتد.
تغییرات مرتبط با آغاز رفتن کودک به کودکستان برای او استرس آور است. و کودکان به روش های مختلفی نسبت به این استرس واکنش نشان می دهند. شخصی علی رغم اینکه اخیراً غذا خورده است ، می گوید که اغلب گرسنه است. از طرف دیگر ، کودکان دیگر بسیار کم غذا می خورند. این امر باید توسط والدین و مربیان مورد توجه قرار گیرد.
ممکن است تغییر در نگرش کودک به غذا ناشی از تمایل به جلب توجه اضافی والدین باشد. در این صورت اگر والدین وقت بیشتری با کودک بگذرانند مشکل حل می شود. می توانید با او بازی کنید ، کتاب بخوانید ، یا فقط قدم بزنید و درباره همه چیز در جهان صحبت کنید. این دقایق گرانبها کودک را نشاط می بخشد ، وضعیت او به حالت عادی برمی گردد. بر این اساس ، اشتها بهبود می یابد.
مشکلات نیز می تواند به دلایل دیگری بوجود آید. والدین ممکن است کودک فقط به منوی خاصی عادت کرده باشد. و تغییر در فهرست مربوط به مهد کودک ممکن است برای کودک غیر معمول باشد. پس از آن ارزشمند است که گاهی اوقات آشپزی ظروف را در خانه شروع کنید ، شبیه آنهایی که کودکان در مهد کودک می خورند. کودک وفادارتر بودن غذا را در خانه درک می کند و پس از عادت به طعم و مزه آن ، می تواند آن را در کودکستان بدون مشکل بخورد.
در هر صورت ، والدین نباید وحشت کنند و فکر کنند کودک سو malتغذیه دارد و این او را به نوعی وحشت تهدید می کند. اگر كودكی واقعاً گرسنه باشد ، پس چیزی می خورد ، بدن اینگونه كار می كند. و ترغیب یا حتی تهدید می تواند علاقه کودک به غذا را ناامید کند. یا ممکن است عادت بیش از حد غذا خوردن ایجاد شود ، فقط به این دلیل که "ضروری است". این به جز اضافه وزن و مشکلات سلامتی در آینده برای کودک چیز خوبی نیست.