آنچه علم آگاهی را مطالعه می کند

فهرست مطالب:

آنچه علم آگاهی را مطالعه می کند
آنچه علم آگاهی را مطالعه می کند

تصویری: آنچه علم آگاهی را مطالعه می کند

تصویری: آنچه علم آگاهی را مطالعه می کند
تصویری: لن تصدق ماذا وجدوا فى (بطن الجمل) وجدوا معجزة تهز العالم وتشهد أن القرآن حق | سبحان الله ..!! 2024, نوامبر
Anonim

بسیاری از علوم انسانی به ماهیت و ویژگی های آگاهی انسان اشاره می کنند: روانشناسی ، جامعه شناسی ، زبان شناسی. اما یک رشته کاملاً اختصاص داده شده به این موضوع وجود دارد.

آنچه علم آگاهی را مطالعه می کند
آنچه علم آگاهی را مطالعه می کند

پدیدارشناسی

در آغاز قرن 20 ، ادموند هوسرل ، فیلسوف فرانسوی پدیدارشناسی را ایجاد کرد ، رشته ای با هدف مطالعه ماهیت و خصوصیات آگاهی. پدیدارشناسی به معنای "بررسی پدیده ها" است ، یعنی پدیده هایی که در تدبر حسی به فرد داده می شود. پدیدارشناسی با هدف توصیف آماده نشده از تجربه آگاهی شناختی که در دنیای پدیده ها وجود دارد و جدا کردن ویژگی های اساسی آن است.

با امتناع از ساختن سیستمهای قیاسی و انتقاد از طبیعت گرایی و روانشناسی در تسلط بر آگاهی ، پدیدارشناسی متمرکز بر روی آوردن به تجربه اصلی شناخت آگاهی است.

بنابراین ، تأمل مستقیم و کاهش پدیدارشناختی ، که با رهایی آگاهی از نگرش طبیعت گرایانه همراه است ، به روشهای اساسی پدیدارشناسی تبدیل می شوند.

علم پدیدارشناسی به درک اصل چیزها کمک می کند ، نه واقعیت ها. بنابراین ، پدیدارشناس علاقه ای به این یا آن هنجار اخلاقی ندارد ، او علاقه مند است که چرا این هنجار است.

عمدی بودن

با کاهش ، پدیدارشناسی به ویژگی اصلی آگاهی - عمدی بودن می رسد. قصد از ویژگی های تمرکز آگاهی بر روی یک شی است. آگاهی انسان همیشه به سمت چیزی هدایت می شود ، یعنی عمدی است.

تجزیه و تحلیل عمدی ، افشای واقعیت هایی است که در آن اشیا به عنوان وحدت معنایی ساخته می شوند. هوسرل به این نتیجه می رسد که وجود یک شی object به اهمیت آن برای آگاهی بستگی دارد. بنابراین ، پدیدارشناسی وظیفه خود را تعیین می کند تا به طور سیستماتیک انواع تجارب عمدی را مطالعه کند ، و همچنین ساختارهای آنها را به اهداف اصلی کاهش دهد.

اصول پدیدارشناسی

ماهیت نگرش پدیدارشناختی این است که "من" به آخرین دیدگاهی می رسد که برای تجربه قابل تصور است. در اینجا "من" به یک متفکر بی علاقه از خود ، از بخش طبیعی-دنیایی اش از "من" استعلایی تبدیل می شود. به عبارت دیگر ، پدیدارشناسی به مفهوم "آگاهی ناب" می رسد.

بنابراین ، مفاد اصلی پدیدارشناسی می تواند به شرح زیر تنظیم شود:

- آگاهی خالص ، عاری از تجارب روانی ، یک منطقه استعلایی است که در آن عینیت جهان شکل گرفته است.

- هر شیئی برای آگاهی خالص به عنوان پدیده ای که توسط آن تشکیل شده باشد وجود دارد.

- تمام تجارب آگاهی خالص دارای یک عنصر بازتابنده است.

- آگاهی خالص برای بازتاب شخصی شفاف ، واضح و واضح است.

توصیه شده: