چرا به خاطر فرزندان در ازدواج زندگی کنیم

فهرست مطالب:

چرا به خاطر فرزندان در ازدواج زندگی کنیم
چرا به خاطر فرزندان در ازدواج زندگی کنیم

تصویری: چرا به خاطر فرزندان در ازدواج زندگی کنیم

تصویری: چرا به خاطر فرزندان در ازدواج زندگی کنیم
تصویری: ازدواج و ماندن با مرد ناتوان جنسی به خاطر اقامت گرفتن 2024, ممکن است
Anonim

زندگی شاد و آرام برای کودکان دردناکترین و مهیب ترین مانع طلاق است ، حتی اگر زوجین به اتفاق آرا چنین تصمیمی بگیرند. فروپاشی خانواده برای کودک چقدر آسیب زا خواهد بود و چگونه طلاق والدین بر او تأثیر می گذارد - این مهمترین مسئله برای بزرگسالانی است که دیگر نمی خواهند با هم زندگی کنند.

چرا به خاطر فرزندان در ازدواج زندگی کنیم
چرا به خاطر فرزندان در ازدواج زندگی کنیم

اگر چنین شرایطی را خانواده ها به عنوان مثال در نظر نمی گیرید ، در واقع ، روابط همسران در بن بست است و طلاق ترجیح می دهد نجاتی برای همه شرکت کنندگان در این روند باشد - طلاق همیشه فاجعه است. حتی اگر تصمیم به قطع نهایی روابط توسط افرادی کاملاً مناسب ، که روابط خوبی برقرار کرده اند اما نمی توانند از شکایت های گذشته گام بردارند ، گرفته شود ، با کسالت و روال زندگی خانوادگی کنار می آیند.

آیا ازدواج والدین برای کودک اینقدر ارزش دارد؟

باید فدای بسیاری از فرزندان شود. والدین شدن ، اکثریت زندگی خود را تابع منافع کودک می دانند. اکنون همه چیز برای او و آینده اش است. و خوشبختی شخصی نیز هست. اما اینکه به سراغ شغلی مورد بی مهری ، اما سودآور بروید ، یک چیز دیگر است و اینکه سالها با یک فرد موردعلاقه زندگی نکنید چیز دیگری است.

حتی اگر همسرانی که علاقه خود به یکدیگر را از دست داده اند ، اما تصمیم گرفته اند "به خاطر فرزند" با هم زندگی کنند ، از تبدیل خانه خانواده به "زمین آموزش" جلوگیری کنند ، باید احساسات کودک را در نظر گرفت. بله ، او همه چیز را احساس می کند. "بازی سکوت" ، نارضایتی مهار شده ابدی والدین برای رسوایی و طلاق برای کودک دشوارتر نیست.

طلاق والدین برای کودکان یک آسیب است ، اما آیا همان اندازه است که معمولاً اعتقاد دارند؟ نکته اصلی برای همسران سابق این است که بتوانند بفهمند که آنها همیشه خویشاوند نزدیک بوده اند و نقش خود را به عنوان پدر و مادر تقسیم کنند. این مهم است که کودک درک کند ، با وجود این واقعیت که پدر و مادر جدا از هم زندگی می کنند ، او همیشه عشق و حمایت هر دو را پیدا خواهد کرد.

آیا ارزش نگهداری خانواده به خاطر فرزندان را دارد؟

شایان ذکر است که آیا این خانواده واقعاً وجود دارد یا فقط دو بزرگسال باقی مانده اند که فقط با ظاهر خود یکدیگر را آزار می دهند. آیا کودک می تواند آنها را متحد کند یا زنجیری است که محکوم را به گاری می بندد؟ و آیا کودک از نقش چنین "زنجیره ای" راضی خواهد بود؟

غالباً ، والدین "به خاطر فرزند" آرزوی خود همسران برای حفظ ازدواج خود را پنهان می کند. بله ، هیچ احساسی در گذشته وجود ندارد ، اما گزینه جایگزین تنهایی یا ایجاد روابط جدید است ، که همچنین ممکن است بهتر نباشد ، به علاوه یک عادت ، به علاوه رفاه مادی. به خاطر همه اینها ، والدین کنار هم می مانند و به خود و اطرافیان خود اطمینان می دهند که این کار فقط به خاطر فرزندان انجام می شود. نکته اصلی این است که فرزندان را متقاعد نکنیم که زندگی شخصی والدین فدای "کودکی شاد" آنها شده است.

اما آیا درک اینکه والدین به خاطر آنها از شادی شخصی دست کشیده اند حتی از طلاق برای کودکان آسیب زاتر است؟ علاوه بر این ، زندگی بدون عشق برای مدت طولانی بسیار دشوار است و ممکن است لحظه ای فرا برسد که یکی از همسران نه توسط خستگی معمولی یا تمایل به تغییر ، بلکه توسط یک عشق واقعی بزرگ اسیر شود. در این صورت ممکن است همه ترمزها و زنجیرها محکم نباشد و طلاق اجتناب ناپذیر خواهد بود.

به خاطر فرزندان ، ارزش این است که همه کارها را انجام دهیم تا ازدواج و ظاهر خانواده حفظ نشود ، بلکه عشق قبلی را نجات داده و احیا کنیم. اما اگر این امکان وجود ندارد ، پس باید به خاطر فرزندان یکدیگر را بگذارید تا به خوشبختی جدید برسند. از این گذشته ، بهترین کاری که والدین می توانند برای فرزندان خود انجام دهند ، خوشبخت بودن است.

توصیه شده: